حسن مخلص

لغت نامه دهخدا

حسن مخلص. [ ح ُ ن ِ م َ ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حسن مخالص. ظهیرالدین سمرقندی آرد: و از جمله بلاغت آن است که تخلص نیکوتر بود و چنان بود که شاعر تکلف کند و بیت مخلص نیکوتر و قوی گوید. ( ترجمان البلاغة ص 57 ).

فرهنگ فارسی

حسن مخالص ظهیرالدین سمرقندی آرد : و از جمله بلاغت آنست که تخلص نیکو بود و چنان بود که شاعر تکلف کند و بیت مخلص نیکوتر و قوی گوید

پیشنهاد کاربران

بپرس