حسین حسینی شاه عبدالعظیمی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سید حسین شاه عبد العظیمی فرزند احمد معروف به اثنی عشری، در سال 1318 ق در شهر ری ولادت یافت و پس از فراگیری مقدمات و ادبیات در تهران در سال 1349 ق به قم سفر کرد و پس از آموختن سطوح در درس خارج آیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری شرکت جست و پس از ایشان از درس مرحوم آیت الله حجت و مرحوم آیت الله خوانساری استفاده کرد. در سال 1362 ق به شهر ری بازگشت و در آستانه مقدس حضرت عبد العظیم به اقامه جماعت و تبلیغ و تفسیر پرداخت. وی در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر مصر بوده سرانجام به سال 1384 ق در حال سخنرانی بر روی منبر دار فانی را وداع گفت و پس از نماز مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری بر ایشان در ری به خاک سپرده شد.
اثر معروف ایشان کتاب تفسیر اثنی عشری است که با زبانی ساده و قابل فهم برای توده‏ ی مخاطبانی که با زبان عربی آشنایی ندارند، با جهت‏گیری تحلیلی، و ارشادی و با رویکردی لغوی و روایی تالیف شده است. این تفسیر در سال 1334- 1339 ش، برای نخستین بار به چاپ رسید.

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری اسان تر صاحب تفسیرِ اثنی عشری که مربوط به اقای حسینی شاه عبدالعظیمی است شاید تصور و در نظر گرفتن عبارت زیر موثر باشد:
ان شا الله در اَثنای زیارات شاه عبدالعظیم حسنی بر سر مزار مفسر قران سیدحسین حسینی شاه عبدالعظیمی صاحب تفسیر اِثنی عشری حاضر شده و برایش فاتحه بخوانیم.
...
[مشاهده متن کامل]

برای یادسپاری اسان تر کلمه ای أَثْنَا که معنی ( ( در میان ) ) می دهد نه اِثْنَا، می توان به نوعی با کلمه ها بازی کرد مثلا اگرتلفظ درست شیعه ی اِثنا عشری را که به معنای شیعه دوازده امامیست بدانیم می توان چنین درنظر گرفت که آن اثنایی که معنی ( ( در میان ) ) می دهد با حرکتی به جز کسره شروع می شود چون کسره برای اثنا عشر بود و بس و یا برای پرهیز از اشتباه یکی کسره گرفته و دیگری فتحه و یا حرف اضافه ی ( ( در ) ) در عبارات ( ( در میان، در بین، در حین. . . . ) ) چون خود دارای فتحه است خواستار تخصیص فتحه برای ابتدای کلمه ی اثنا به معنی ( ( در میان ) ) شده است که مورد پذیرش قرار گرفته است.
در ضمن چند عبارت عربی که احتمالا کمک کننده است به همراه ریشه ی کلمه:
أَثْنَاء [از ریشه ی ثنی]؛ ( اَثناءُ الْکَلَام ) : میان سخن؛ ( فی هذه الاَثناء ) : در خلال آن؛ ( جَاؤوا فی اَثناءِ الأمْر ) : در بین کار آمدند.

بپرس