حشره کش

/haSarekoS/

معنی انگلیسی:
insecticide, pesticide

لغت نامه دهخدا

حشره کش. [ ح َ ش َ رَ / رِ ک ُ ] ( نف مرکب ) هر دارو که حشرات را کشد. بهترین حشره کشها گرد ددت است. و از این پیش گرد تنباکو، محلول نمک طعام ، جوشانیده برگ درخت گردو و آب صابون و امثال آن برای این مقصود بکار می بردند.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - آلت و ابزاری که برای کشتن حشرات مانند پشه مگس ساس و غیره بکار برند . ۲ - داروی سمی که برای کشتن حشرات استعمال شود از قبیل امشی و غیره .

فرهنگ معین

( ~. کُ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) هر یک از مواد سمی به شکل گرده یا محلول یا گاز که برای از بین بردن حشرات به کار رود.

فرهنگ عمید

هر داروی سمّی به شکل گَرد یا محلول که برای کشتن حشرات یا دفع آفت های گیاهی به کار می رود.

فرهنگستان زبان و ادب

{insecticidal} [شیمی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی ماده ای شیمیایی که از آن برای از بین بردن حشرات استفاده می شود
{insecticide} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماده ای شیمیایی که از آن برای از بین بردن حشرات استفاده می شود

دانشنامه آزاد فارسی

حشره کُش (insecticide)
هر نوع آفت کش شیمیایی، برای کشتن حشرات. مؤثرترین حشره کش ها حاوی مواد شیمیایی آلی ساختگی، نظیر ددت و دیالدرین، از هیدروکربن های کلرداراند. این مواد در محیط ازبین نمی روند و برای زندگی جانوران، ازجمله انسان، سمی اند و به همین سبب، استفاده از آن ها در بسیاری از کشورها منع شده است. سایر حشره کش های ساختگی شامل ترکیبات آلی فسفرداری مانند مالاتیوناند. حشره کش های حاصل از مواد گیاهی، مانند دِریس و پایرتِروم، مطمئن ترند، ولی باید به دقت و به دفعات به کار روند.

مترادف ها

fly dope (اسم)
ماده ضد مگس، حشره کش

insecticide (اسم)
حشره کش، حشره کشی

larvicide (اسم)
حشره کش

فارسی به عربی

مبید الحشرات

پیشنهاد کاربران

امشی
sevin:
در انگلیسی به معنای حشره کش یا سم آفت کش هست

بپرس