حقوق اوارگان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حقوق آوارگان. آوارگی به معنای بی خانمانی، سرگردانی و دور ماندن از خانه و سرزمین خویش می باشد.این موضوع در قرآن با تعابیرگوناگون آمده و از واژگان متفاوتی قابل استنتاج است.
دست زدن به عملیات نظامی برای رهایی از آوارگی، بهترین راهی است که برای مقابله باآواره سازی تشریع شده؛ ولی می تواند از حقوق مسلّم آوارگان نیز تلقی گردد.قرآن به ستم دیدگان آواره از وطن که به ناحق و فقط به دلیل یکتاپرستی، از سرزمین خود رانده شده اند، اجازه جهاد ، و به نصرت الهی نویدشان می دهد: «أُذِنَ لِلّذین یقـتَلونَ بأنّهم ظُلِموا وَ إنّ اللّهَ عَلی نَصرِهم لَقدیرٌ _ الّذین أُخرِجوا مِن دیـرِهم بِغیرِ حَقّ إلاّ أَن یقولوا ربُّنا اللّهُ و لَولا دفعُ اللّهِ النّاسَ بَعضَهم بِبَعض لهُدِّمت صَومعُ و بِیعٌ و صَلوتٌ و مسجِدُ...». هنگامی که گروهی از بنی اسرائیل برای جهاد در راه خدا، از پیامبرشان می خواهند تا فرماندهی برای آنان برگزیند، آوارگی و رانده شدن از وطن و دوری از فرزندان خویش را دلیل ضرورت این مبارزه می دانند: «قالَ هل عَسَیتُم إن کتِبَ عَلیکم القِتالُ ألاّ تُقـتلِوا قالوا و مَا لَنا ألاّ نُقـتِلَ فی سبیلِ اللّهِ و قدأُخرِجنا مِن دیـرِنا و أبنائِنا...». در آیات بعدی فلسفه این دستور حکیمانه، ریشه کن کردن فساد و تبه کاری در زمین شناسانده شده است: «و لَولا دفعُ اللّهِ النّاسَ بَعضَهم بِبَعض لَفَسدتِ الأرضُ و لکنَّ اللّهَ ذو فضل علی العـلَمینَ». در آیه ای دیگر که مسلمانان را به دلیل سستی در جهاد نکوهش می کند، دشمنان را افرادی پیمان شکن و آغازگر جنگ شناسانده که قصد داشتند پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را از شهر بیرون برانند: «أَلا تُقـتِلونَ قَوماً نَّکثوا أَیمـنَهم و هَمّوا بِإخراجِ الرَّسولِ و هُم بَدءُوکم أوَّلَ مرَّة أتَخشونَهم فَاللّهُ أَحقُّ أن تَخشَوه إن کنتم مُؤمِنین». زمخشری این آیه را به تصمیم مشرکان در دارالندوه مربوط می داند که پیمان شکنی، جنگ افروزی و آواره سازی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را سه دلیل اساسی برای ضرورت مقابله با آنان معرّفی کرده است.
بهره مندی از فییء
قرآن ، مهاجران نیازمندی راکه برای خشنودی خدا از سرزمین خود آواره و از دارایی هایشان محروم شده اند، صادقان واقعی شمرده، آنان را سزاوار بهره مندی از «فییء» می داند، تا اموال، فقط میان ثروتمندان دست به دست نگردد: «ما أفاءَ اللّهُ عَلی رَسولِه مِن أهلِ القُری فَلِلّهِ و لِلرَّسولِ ولِذی القُربی والیتـمی والمَسـکینِ وابنِ السبیلِ کی لایکونَ دُولَةً بَینَ الأغنیاءِ مِنکم... _ لِلفُقراءِ المُهـجِرینَ الّذین أُخرِجوا مِن دیـرِهم و أمولِهم...». گفتنی است که برخی مفسّران، مقصود از ذی القربی در آیه پیشین را همان فقیران مهاجر در این آیه، دانسته اند. آیه بعد، به ستایش کسانی پرداخته که مهاجران آواره را پناه داده، به آنان عشق می ورزند.

[ویکی فقه] حقوق آوارگان (قرآن). همانطور که هر کس برای خود حقوقی دارد برای آوارگان هم حقوقی مشخص شده است.
۱. آواره شدگان به ناحق ، مجاز به اقدام نظامی به نفع خود می باشند.... ابعث لنا ملکا نقتل فی سبیل الله قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الا تقتلوا قالوا و ما لنا الا نقتل فی سبیل الله و قد اخرجنا من دیرنا و ابنائنا... الا تقتلون قوما نکثوا ایمنهم و هموا باخراج الرسول و هم بدءوکم اول مرة... اذن للذین یقتلون بانهم ظلموا... • الذین اخرجوا من دیرهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صومع و بیع... ۲. آواره شدگان از وطن ، طبق آیه قرآن مستحق استفاده از اموال فیء هستند.ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی... • للفقراء المهجرین الذین اخرجوا من دیرهم و امولهم.... (نکته یاد شده بنابراین احتمال که «للفقرا... الذین اخرجوا»، بدل از «ذی القربی» باشد، قابل استفاده است.)

پیشنهاد کاربران

بپرس