حلولیه

لغت نامه دهخدا

( حلولیة ) حلولیة. [ ح ُ وی ی َ ] ( اِخ ) فرقه ای از صوفیه. ( کشف المحجوب هجویری ). فرقه ای از دو فرقه مذهب صوفیه. ( بیان الادیان ). آنانکه گمان برند ذات باری تعالی در تن آدمی حلول تواند کرد. مقابل اتحادی. حلولیان معتقدند که روح حق تعالی در آدم و پیغمبران و امامان حلول کند و در علی و فرزندان علی این حلول پایان پذیرد. ( از الانساب ).گروهی از متصوفه مبطله هستند که گویند: نظر بر روی امردان و زنان مباح است. و در آن حال رقص و سماع کنند و گویند این صفتی است از صفات خدای تعالی که بما فرودآمده و مباح و حلال است و این کفر محض است. و جمعی از ایشان مجلسها سازند و در نظر خلق بلباس درویشانه آراسته آه و اوه و ناله و فریاد و گریه و اظهار سوزو شق گریبان و آستین و زدن دستار بر زمین و مانند آن خود را بخلق نمایند. و این همه بدعت و ضلالتست. کذافی توضیح المذاهب. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). فرقه ای از متصوفه که بحلول و امتزاج منسوبند و سالمیان و مشبهه بدیشان تعلق دارند. و هجویری حلولیان را یکی از دو فرقه مردوده صوفیه شمارد. رجوع به کشف المحجوب هجویری و خاندان نوبختی اقبال ص 224، 254 و 258 شود.

فرهنگ فارسی

یا اهل تناسخ . فرقه ای از مسلمانان که بحلول یا تناسخ اعتقاد داشتند . این فرقه خود بشعبه های متعدد منقسم شدند و هریک به نامی شهرت یافتند . قدیمیترین کسی که در میان مسلمانان بنشر افکار حلولی مبادرت جست (( عبد الله بن سبا است .از فرق دیگر باید از (( بیانیه ) ) (( مغیریه ) ) (( حربیه ) ) (( رزامیه ) ) (( راوندیه ) ) (( مقنعیه ) ) و (( حلمانیه ) ) نام برد .

فرهنگ عمید

۱. (تصوف ) فرقهای از متصوفه که عقیده دارند خداوند در بعضی از اشیا و در مرشد حلول می کند.
۲. کسانی که معتقد به حلول روح خدا در آدم و سپس در پیغمبران دیگر هستند.
۳. بعضی از غلاة شیعه که قائل به حلول روح خداوند در علیبن ابیطالب شدهاند.
۴. (تصوف ) پیروان حسینبن منصور حلاج که می گفتند خدا در اشیا حلول کرده، حلاجیان. &delta، اکثر عرفا و علمای اسلام این عقیده را رد کرده و آن را کفر و گمراهی خوانده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حُلولیه، عنوانی عام است برای فرقه های معتقد به حلول خدا در برخی انسانها است.
در معنایی عام تر، حلولیه بر انتقال یا حلول روح از جسمی به جسم دیگر نیز دلالت می کند. در کتابهای ملل و نحل متقدم شیعه و سنّی ، نظیر فرق الشیعة حسن بن موسی نوبختی (زنده در قرن سوم)، المقالات و الفرق سعد بن عبداللّه اشعری (متوفی ۳۰۱) و مقالات الاسلامیین علی بن اسماعیل اشعری (متوفی ۳۲۴)، واژه حلولیه به کار نرفته است و از اواخر قرن چهارم این واژه در منابع ملل و نحل اهل سنت مشاهده می شود.
فرقه های حلولیه
عام بودن عنوان حلولیه موجب شده است که در این منابع بر سر تعیین تعداد دقیق و مصادیق فرقه های حلولیه و تقسیم بندی و نحوه بیان نام های آنها، اختلافاتی پدید آید. ابوالحسین محمدبن احمد مَلَطی شافعی (متوفی ۳۷۷) در التنبیه و الرّد علی أهل الأهواء و البِدَع، حلولیه را از رافضیان، و رافضه را مشتمل بر هجده فرقه دانسته و در این میان، به گونه ای مبهم، کمابیش شش فرقه را، صریحآ یا تلویحآ، از حلولیه برشمرده است. عبدالقاهر بغدادی (متوفی ۴۲۹) در باب چهارم از الفَرْق بین الفِرَق ــکه در آن فرقه های منتسب به اسلام، اما خارج از دایره اسلام، را معرفی کرده ــ فصلی را به حلولیه اختصاص داده و تعداد فرقه های حلولیه را فی الجمله ده تا دانسته و آن ها را نام برده است. ابوالمظفر شهفور بن طاهر اسفراینی (متوفی ۴۷۱) در التبصیر فی الدین، تقریبآ طریق بغدادی را پیموده، هرچند تقسیم بندی او را با بیانی دیگر آورده است.
حلولیه در منابع سنی
عنوان حلولیه در منابع سنّی عمومآ برای اشاره به فرقه هایی (به ویژه غالیان) به کار رفته است که به حلول خدا در جسم پیشوایانشان معتقد بوده اند. بغدادی در جایی دیگر از الفرق بین الفرق، حلولیه را گروهی از مشبّهه برشمرده و آن را چنین تعریف کرده است: کسانی که به حلول خدا در امامان و پیشوایان فرق معتقدند و ازاین رو آنان را می پرستند (برای شاهدی دیگر بر ارتباط نزدیک حلولیه و غالیان به این منبع رجوع کنید. به علاوه، در منابع شیعه و سنّی فرقه های متعدد دیگری معرفی شده اند که اعتقادات منسوب به آن ها با تعریف حلولیه ــ آن گونه که بغدادی ذکر کرده ــ منطبق است، بی آنکه به حلولی بودن آن ها تصریح شده یا در تقسیمات مربوط به حلولیه قرار گرفته باشند.
مهم ترین فرقه های حلولیه در منابع اهل سنّت
...

[ویکی شیعه] حُلولیه، عنوانی عام برای فرقه های معتقد به حلول خدا در برخی انسان ها است و در معنایی عام تر، حلولیه بر انتقال یا حلول روح از جسمی به جسم دیگر نیز دلالت می کند. در کتاب های ملل و نحل متقدم شیعه و سنّی، واژه حلولیه به کار نرفته است و از اواخر قرن چهارم، این واژه در منابع ملل و نحل اهل سنّت مشاهده می شود.
در کتاب های ملل و نحل متقدم شیعه و سنی، نظیر فرق الشیعة حسن بن موسی نوبختی (زنده در قرن سوم)، المقالات و الفرق سعد بن عبداللّه اشعری (متوفی ۳۰۱) و مقالات الاسلامیین علی بن اسماعیل اشعری (متوفی ۳۲۴)، واژه حلولیه به کار نرفته است و از اواخر قرن چهارم این واژه در منابع ملل و نحل اهل سنّت مشاهده می شود.
عام بودن عنوان حلولیه موجب شده است که در این منابع بر سر تعیین تعداد دقیق و مصادیق فرقه های حلولیه و تقسیم بندی و نحوه بیان نام های آن ها، اختلافاتی پدید آید. ابوالحسین محمدبن احمد مَلَطی شافعی (متوفی ۳۷۷) در التنبیه و الرّد علی أهل الأهواء و البِدَع، حلولیه را از رافضیان، و رافضه را مشتمل بر ۱۸ فرقه دانسته و در این میان، به گونه ای مبهم، کمابیش شش فرقه را، صریحا یا تلویحا، از حلولیه برشمرده است. عبدالقادر بغدادی (متوفی ۴۲۹) در باب چهارم از الفَرْق بین الفِرَق که در آن فرقه های منتسب به اسلام، اما خارج از دایره اسلام، را معرفی کرده فصلی را به حلولیه اختصاص داده و تعداد فرقه های حلولیه را فی الجمله ۱۰ تا دانسته و آن ها را نام برده است. ابوالمظفر شهفور بن طاهر اسفراینی (متوفی ۴۷۱) در التبصیر فی الدین، تقریبا از شیوه بغدادی پیروی کرده، هرچند تقسیم بندی او را با بیانی دیگر آورده است.

دانشنامه آزاد فارسی

حُلولیّه
نام عمومی فرقه هایی از غُلات شیعه، معتقد به حلول خداوند در آدم ابوالبشر و از آدم به پیغمبران و ائمه و پیشوایان خود، قائل به تجسم و تجسد خداوند به صورت انسان. پیشینۀ این باور به ادیانی چون بودایی و مسیحی باز می گردد و گویا از آن ها به برخی فرقه های اسلامی راه یافته است. حلولیان گاه برای استناد باورهای خود، آیات قرآن را دستاویز می کردند. مؤلفان کتاب های ملل و نحل و فرق، بسیاری از فرق غالی مانند باطنیّه، بزیفیّه، بیانیّه، جناحیّه، حارثیّه، حربیّه، حلاجیّه، حُلمانیّه، خرمیّه، خرمدینیّه، خطابیّه، دروزیه، رزامیه، سبائیّه، عزاقریه، مقنعیّه، عمیریّه، نُصَیریّه، وحدت وجودیان و هاشمیه را از حلولیّه دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس