حمل مواطاه

لغت نامه دهخدا

( حمل مواطاة ) حمل مواطاة. [ ح َ ل ِ م ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چون دو معنی در ذهن درآید و یکی را وصف کنند، بدیگر معنی نه به آن طریق که حقیقت هر دو یکی باشد بل به آن طریق که گویند آنچه این معنی براو اطلاق کنند همان است که دیگر معنی بر او اطلاق کنند، آن دو معنی را موضوع و محمول خوانند. مثلاً چون گوئیم انسان حیوانست ، مراد نه آن است که مفهوم این دو لفظ یکی است بل مراد آن است که آنچه او را انسان گویند همانست که او را حیوان گویند، یعنی حیوان مقول است بر انسان ، پس انسان در این صورت موضوع است و حیوان محمول ، و مشارالیه که در این عبارت گفتیم آنچه این معنی بر او اطلاق کنند، باشد که بعینه موضوع باشد در لفظ، چنانکه گوئیم ، انسان ضاحک است. و باشد که محمول بود در لفظ، چنانکه گوئیم ، ضاحک انسان است و باشد که امری ثالث بود. چنانکه گوئیم ، ناطق ضاحکست چه آنچه او را ناطق و ضاحک گویند انسان است ، و آن امری ثالث است. و این نوع حمل را که بطریق هوهو است حمل مواطاة خوانند. ( اساس الاقتباس ص 18 ). و رجوع به حمل شود.

فرهنگ فارسی

چون دو معنی در ذهن آید یکی را وصف کنند بدیگر معنی نه بان طریق که حقیقت هردو یکی باشد بل بان طریق که گویند آنچه این معنی بر او اطلاق کنند همان است که دیگر معنی بر او اطلاق کنند

پیشنهاد کاربران

بپرس