حکم تبلیغ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم تبلیغ (قرآن). قرآن کریم آیات بسیاری از خود را به امر تبلیغ ویژگیهای تبلیغ و مبلغ اختصاص داده است که به بیان آن خواهیم پرداخت.
تبلیغ تعالیم خداوند، به نحو روشن بر پیامبران لازم بود. وما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم فیضل الله من یشاء ویهدی من یشاء وهو العزیز الحکیم. . " ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) هدایت می کند و او توانا و حکیم است. "زیرا پیامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتی که از میان آنها برخاسته اند، تماس داشتند و نخستین شعاع وحی وسیله پیامبران بر آنها می تابید، و نخستین یاران و یاوران آنها از میان آنان برگزیده می شدند، بنا بر این پیامبر باید به زبان آنها و لغت آنها سخن بگوید" تا حقایق را به روشنی برای آنان آشکار سازد" (لیبین لهم). در حقیقت در این جمله اشاره ای به این نکته نیز هست که دعوت پیامبران معمولا از طریق یک اثر مرموز و ناشناخته در قلوب پیروانشان منعکس نمی شد، بلکه از طریق تبیین و روشنگری و تعلیم و تربیت با همان زبان معمولی و رائج صورت می گرفته است. . فهل علی الرسل الا البلـغ المبین. " آیا پیامبران وظیفه ای جز ابلاغ آشکار دارند؟! "وما علینا الا البلـغ المبین. " و بر عهده ما چیزی جز ابلاغ آشکار نیست! » "کلمه" بلاغ" به معنای تبلیغ است و مراد از آن، تبلیغ رسالت است، و معنای جمله این است که: ما مامور نشده ایم مگر تنها به اینکه رسالت خدا را به شما ابلاغ کنیم و حجت را تمام نماییم.
تبلیغ از سوی پیامبر
تبلیغ از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم لازم است. فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله ومن اتبعن وقل للذین اوتوا الکتـب والامیین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا وان تولوا فانما علیک البلـغ والله بصیر بالعباد. " اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شده ایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند(یهود و نصاری)و بی سوادان(مشرکان) بگو: «آیا شما هم تسلیم شده اید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت می یابند و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست. "از ایشان بپرس: " ء اسلمتم" آیا اسلام آورده اید؟ اگر اسلام آورده باشند، و تسلیم شده باشند، که راه را یافته اند، و قطعا آنچه ما بر تو و بر انبیای قبل از تو نازل کرده ایم را قبول می کنند، و دیگر نه هیچ حجتی علیه آنان هست و نه بعد از این، مخاصمه ای بین شما و ایشان خواهد بود و اگر اسلام نیاورند، و از اسلام اعراض کنند، باز هم فائده ای در احتجاج و مخاصمه با ایشان نیست، سر به سرشان نگذار، برای اینکه سزاوار نیست در باره امر واضح و ضروری مخاصمه شود، این مطلب که دین عبارت است از تسلیم خدا شدن چیزی نیست که بر سر آن بگو مگو شود، و تو هم به جز ابلاغ، وظیفه ای نداری. یـایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکـفرین. " ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می دارد و خداوند، جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی کند "گفتیم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم خطرات محتملی در تبلیغ این حکم پیش بینی می کند لیکن این خطر خطر جانی برای شخص آن جناب نیست. ممکن است آن خطر را خطر اضمحلال و از بین رفتن دین دانست، به این بیان که بیم آن می رفت اگر آن جناب عمل تبلیغ آن پیغام را در غیر موقع انجام دهد او را متهم سازند، و هو و جنجال راه بیندازد و در نتیجه دین خدا و دعوت او فاسد و بی نتیجه شود، و این گونه اجتهادات و مصلحت اندیشی ها برای آن جناب جایز بوده است و اسم این مصلحت اندیشی را نباید ترس از جان گذاشت. ماعلی الرسول الاالبلـغ والله یعلم ما تبدون وما تکتمون. " پیامبر وظیفه ای جز رسانیدن پیام (الهی) ندارد (و مسئول اعمال شما نیست). و خداوند آنچه را آشکار، و آنچه را پنهان می دارید می داند "و باز برای تاکید بیشتر می گوید: مسئول اعمال شما خودتان هستید و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم مسئولیتی جز ابلاغ رسالت و رساندن دستورات خدا ندارد (ما علی الرسول الا البلاغ). و در عین حال خداوند از نیات شما، و از کارهای آشکار و پنهانی همگی آگاه و با خبر است (و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون). وان ما نرینک بعض الذی نعدهم او نتوفینک فانما علیک البلـغ وعلینا الحساب. " و اگر پاره ای از مجازاتها را که به آنها وعده می دهیم به تو نشان دهیم، یا (پیش از فرا رسیدن این مجازاتها) تو را بمیرانیم، در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب (آنها) بر ماست "فان اعرضوا فما ارسلنـک علیهم حفیظـا ان علیک الا البلـغ وانا اذا اذقنا الانسـن منا رحمة فرح بها وان تصبهم سیئة بما قدمت ایدیهم فان الانسـن کفور. " و اگر روی گردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مامور اجبارشان) قرار نداده ایم وظیفه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامی که ما رحمتی از سوی خود به انسان بچشانیم به آن دلخوش می شود، و اگر بلایی بخاطر اعمالی که انجام داده اند به آنها رسد (به کفران می پردازند)، چرا که انسان بسیار کفران کننده است! "تبلیغ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم به نحو روشن لازم بود اولـئک الذین یعلم الله ما فی قلوبهم فاعرض عنهم وعظهم وقل لهم فی انفسهم قولا بلیغا. " آنها کسانی هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، می داند. از (مجازات) آنان صرف نظر کن! و آنها را اندرز ده! و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! " یعنی به ایشان سخنی بگو که دلهایشان آن را درک کند، و بفهمند چه می گویی و خلاصه با زبان دل آنان حرف بزن تا متوجه شوند، که این رفتارشان چه مفاسدی دارد، و اگر معلوم شود نفاق ورزیده اند، چه عذابی ناشی از خشم خدای تعالی بر آنان نازل می شود. یـاهل الکتـب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتـب ویعفوا عن کثیر قد جاءکم من الله نور وکتـب مبین. " ای اهل کتاب ! پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می کردید روشن می سازد، به سوی شما آمد و از بسیاری از آن، (که فعلا افشای آن مصلحت نیست،) صرف نظر می نماید. (آری،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد "از این جمله چنین استفاده میشود که اهل کتاب حقایق زیادی را کتمان کردند ولی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم آنچه مورد نیاز کنونی مردم جهان بود (مانند بیان حقیقت توحید و پاکی انبیاء از نسبتهای ناروایی که در کتب عهدین به آنها داده شده و حکم تحریم ربا و شراب و امثال آن را) بیان نموده است ولی پاره ای از حقایقی که مربوط به امتهای پیشین و زمانهای گذشته بوده و بیان آنها اثر قابل ملاحظه ای در تربیت اقوام کنونی نداشته از ذکر آنها صرف نظر شده است. یـاهل الکتـب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فترة من الرسل ان تقولوا ما جاءنا من بشیر ولا نذیر فقد جاءکم بشیر ونذیر والله علی کل شیء قدیر. " ای اهل کتاب ! رسول ما، پس از فاصله و فترتی میان پیامبران، به سوی شما آمد در حالی که حقایق را برای شما بیان می کند تا مبادا (روز قیامت) بگویید: «نه بشارت دهنده ای به سراغ ما آمد، و نه بیم دهنده ای»! (هم اکنون، پیامبر) بشارت دهنده و بیم دهنده، به سوی شما آمد! و خداوند بر همه چیز تواناست "واطیعوا الله واطیعوا الرسول واحذروا فان تولیتم فاعلموا انما علی رسولنا البلـغ المبین. " اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روی برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگری نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است). "فان تولوا فانما علیک البلـغ المبین. " (با این همه،) اگر روی برتابند، (نگران مباش) تو فقط وظیفه ابلاغ آشکار داری "قل اطیعوا الله واطیعوا الرسول فان تولوا فانما علیه ما حمل وعلیکم ما حملتم وان تطیعوه تهتدوا وما علی الرسول الا البلـغ المبین. " بگو: «خدا را اطاعت کنید، و از پیامبرش فرمان برید! و اگر سرپیچی نمایید، پیامبر مسئول اعمال خویش است و شما مسئول اعمال خود! اما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد و بر پیامبر چیزی جز رساندن آشکار نیست! » "وان تکذبوا فقد کذب امم من قبلکم وما علی الرسول الا البلـغ المبین. " اگر شما (مرا) تکذیب کنید (جای تعجب نیست)، امتهایی پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند وظیفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشکار نیست». "واطیعوا الله واطیعوا الرسول فان تولیتم فانما علی رسولنا البلـغ المبین. " اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر را و اگر روی گردان شوید، رسول ما جز ابلاغ آشکار وظیفه ای ندارد! "
تبلیغ با گفتار نرم
تبلیغ حق با گفتاری نرم لازم است. فقولا له قولا لینـا.. " اما بنرمی با او سخن بگویید شاید متذکر شود، یا (از خدا) بترسد! "در موقع دعوت با او مدارا کنید و از درشتی کردن خود- داری نمائید. گویند: موسی نزد فرعون رفت و به او گفت: ایمان آور بخدای جهان تا جوانی و ملک تو پایدار بماند و تا آخر عمر از لذائذ زندگی این جهان برخوردار باشی و پس از مرگ داخل بهشت شوی. فرعون در تعجب ماند و چون بدون هامان در کارها تصمیم نمی گرفت، هنگامی که هامان آمد جریان را برایش تعریف کرد. هامان گفت: تو دارای عقل و تدبیر روشن هستی. تو خدایی و حالا می خواهی بنده خدای دیگری شوی و دیگری را پرستش کنی. موسی و هارون علیهما السلام موظف به نرمش گفتار، در تبلیغ و دعوت به حق بودند. اذهب انت واخوک بـایـتی ولا تنیا فی ذکری• اذهبا الی فرعون انه طغی• فقولا له قولا لینـا.. " (اکنون) تو و برادرت با آیات من بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید! • بسوی فرعون بروید که طغیان کرده است! • اما بنرمی با او سخن بگویید شاید متذکر شود، یا (از خدا) بترسد! "طرز برخورد مؤثر با فرعون را در آغاز کار به این شرح، بیان می فرماید برای اینکه بتوانید در او نفوذ کنید و اثر بگذارید" با سخن نرم با او سخن بگوئید، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد" (فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی) فرق میان" یتذکر" و" یخشی" در اینجا این است که: اگر با سخن نرم و ملایم با او روبرو شوید و در عین حال مطالب را با صراحت و قاطعیت بیان کنید یک احتمال اینست که او دلائل منطقی شما را از دل بپذیرد و ایمان آورد احتمال دیگر اینکه لا اقل از ترس مجازات الهی در دنیا یا آخرت و بر باد رفتن قدرتش، سر تسلیم فرود آورد و با شما مخالفت نکند.
بهره مندی مبلغ از بصیرت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس