حکم ثروت اندوزی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم ثروت اندوزی (قرآن). از نظر اسلام مال و ثروت به خودی خود نه خوب است و نه بد. بلکه اگر نردبان صعود انسان به کمال گردد خوب و اگر موجب دل بستگی آدمی گردد و سد راه شود ناپسند خواهد بود.
انباشتن و ثروت اندوزی با امساک از پرداخت واجبات مالی حرام است.«... والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بسیاری از دانشمندان اهل کتاب و راهبان، اموال مردم را بباطل می خورند، و آنان را از راه خدا بازمی دارند! و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره و پنهان می سازند، و در راه خدا انفاق نمی کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!» راغب در مفردات می گوید: کلمه (کنز) به معنای روی هم نهادن مال و نگهداری آن است و در اصل از کنز خرما گرفته شده و زمان کنز، آن فصلی است که در آن خرما ذخیره می شود، و (ناقة کناز) آن شتری است که گوشت بدنش روی هم انباشته شده، و به عبارت ساده تر چاق باشد، و (یکنزون) در جمله (و الذین یکنزون الذهب و الفضه) به معنای انباشتن و ذخیره کردن است.
ستم قارون
«ان قـرون کان من قوم موسی فبغی علیهم وءاتینـه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولی القوة اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین؛ قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! به خاطر آورید هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد!». علت این بغی و ظلم آن بود که ثروت سرشاری به دست آورده بود، و چون ظرفیت کافی و ایمان قوی نداشت، این ثروت فراوان او را فریب داد و به انحراف و استکبار کشانید. وابتغ فیما ءاتـک الله الدار الاخرة ولا تنس نصیبک من الدنیا واحسن کما احسن الله الیک ولا تبغ الفساد فی الارض ان الله لا یحب المفسدین؛ و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب؛ و بهره ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن؛ و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!». اشاره به اینکه مال و ثروت بر خلاف پندار بعضی از کج اندیشان، چیز بدی نیست، مهم آن است که ببینیم در چه مسیری به کار می افتد. فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یــلیت لنا مثل ما اوتی قـرون انه لذو حظ عظیم؛ روزی قارون با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد!». تعبیر به (فی زینته) گویای این حقیقت است که او تمام توان و قدرت خود را به کار گرفت تا آخرین زینت و بالاترین ثروت خود را به نمایش بگذارد. فخسفنا به وبداره الارض فما کان له من فئة ینصرونه من دون الله وما کان من المنتصرین؛ سپس ما، او و خانه اش را در زمین فرو بردیم، و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند، و خود نیز نمی توانست خویشتن را یاری دهد».
عذاب ثروت اندوزان
«کلا انها لظی• نزاعة للشوی• تدعوا من ادبر وتولی• وجمع فاوعی؛ امّا هرگز چنین نیست که با اینها بتوان نجات یافت، آری شعله های سوزان آتش است• دست و پا و پوست سر را می کند و می برد!• و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا می زند• و همچنین آنها که اموال را جمع و ذخیره کردند!».«واما من بخل واستغنی؛ امّا کسی که بخل ورزد و از این راه بی نیازی طلبد». «وما یغنی عنه ماله اذا تردی؛ و در آن هنگام که در جهنّم سقوط می کند، اموالش به حال او سودی نخواهد داشت!» «فانذرتکم نارا تلظی؛ و من شما را از آتشی که زبانه می کشد بیم می دهم». «لا یصلـها الا الاشقی؛ کسی جز بدبخت ترین مردم وارد آن نمی شود».«ویل لکل همزة لمزة؛ وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای!» (همزة) و (لمزة) هر دو صیغه مبالغه است اولی از ماده (همز) در اصل به معنی شکستن است و از آنجا که افراد عیب جو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم می شکنند به آنها همزة اطلاق شده.و (لمزة) از ماده (لمز) (بر وزن رمز) در اصل به معنی غیبت کردن و عیب جوئی نمودن است. «الذی جمع مالا وعدده؛ همان کس که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده بی آنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند!» «کلا لینـبذن فی الحطمة؛ چنین نیست که می پندارد؛ بزودی در حُطَمه (آتشی خردکننده ) پرتاب می شود!»

پیشنهاد کاربران

بپرس