حکم قتل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم قتل (قرآن). قتل نفس طبق آیات قرآن کریم نهی شده و حرام می باشد، و لازم است در قتل ناحق، حتی در میدان جهاد نیز احتیاط کرد، و ولی دم مقتول حق قصاص و دیه و عفو نیز در قتل عمد خواهند داشت. کشتن کافران تجاوزگر و مشرکان و منافقان توطئه گر جایز می باشد. بین قاتل و مقتول حتی بعد از قتل هم اخوت و برادری دینی باقی می ماند.
کشتن کافران تجاوزکار فتنه انگیز وجوب دارد:«واقتلوهم حیث ثقفتموهم... والفتنة اشد من القتل ولا تقـتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقـتلوکم فیه فان قـتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکـفرین؛ و آنها را (بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند) هر کجا یافتید، به قتل برسانید!... و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!» اسلام در عین اینکه آزادی عقیده را محترم می شمرد و هیچ کس را با اجبار دعوت به سوی این آیین نمی کند، به همین دلیل به اقوامی که دارای کتاب آسمانی هستند، فرصت کافی می دهد که با مطالعه و تفکر آیین اسلام را بپذیرند، و اگر نپذیرفتند، با آنها به صورت یک اقلیت هم پیمان (اهل ذمه) معامله می کند و با شرایط خاصی که نه پیچیده است و نه مشکل با آنها همزیستی مسالمت آمیز برقرار می نماید، در عین حال نسبت به شرک و بت پرستی، سختگیر است زیرا: شرک و بت پرستی نه دین است و نه آیین و نه محترم شمرده می شود، بلکه یک نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع یک نوع بیماری فکری و اخلاقی است که باید به هر قیمت که ممکن شود آن را ریشه کن ساخت. کلمه آزادی و احترام به فکر دیگران در مواردی به کار برده می شود که فکر و عقیده لااقل یک ریشه صحیح داشته باشد، اما انحراف و خرافه و گمراهی و بیماری چیزی نیست که محترم شمرده شود و به همین دلیل اسلام دستور می دهد که بت پرستی به هر قیمتی که شده است حتی به قیمت جنگ، از جامعه بشریت ریشه کن گردد. بت خانه ها و آثار شوم بت پرستی اگر از طرق مسالمت آمیز ممکن نشد با زور ویران و منهدم گردند. آری اسلام می گوید باید صفحه زمین از آلودگی به شرک و بت پرستی پاک گردد و به همه مسلمین نوید می دهد که سرانجام توحید و یکتا پرستی به تمام جهان حاکم خواهد شد و شرک و بت پرستی ریشه کن خواهد گشت.
کشتن مشرکان
کشتن مشرکان پیمان شکن نیز واجب است:«الا تقـتلون قومـا نکثوا ایمـنهم وهموا باخراج الرسول وهم بدءوکم اول مرة... • قـتلوهم یعذبهم الله بایدیکم...؛ آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی کنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند ...• با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات می کند؛ ...» این آیات مسلمان ها را تحریک می کند به اینکه با مشرکین بجنگند، و برای اینکه تحریکشان کند، آن جرائمی را که مشرکین مرتکب شده و خیانت هایی که به خدا و حق و حقیقت ورزیدند، و خطاها و طغیاناتشان را در رابطه با عهدشکنی و اینکه می خواستند آن حضرت را بیرون کنند و شروع در جنگ را خاطرنشان می سازد. و نیز به منظور تحریکشان تعریفشان می کند به اینکه لازمه ایمانشان به خدای مالک خیرات و شرور و مالک منافع و مضار ایشان این است که جز از او نترسند، بدین وسیله دلهایشان را تقویت نموده و بر امر کارزار با دشمن تشجیعشان می کند، و در آخر این معنا را خاطرنشان می سازد که شما مورد امتحان خدا قرار گرفته اید، و باید از نظر خلوص نیت و قطع پیوندهای دوستی و فامیلی با مشرکین از امتحان درآئید، تا به آن اجرهایی که مخصوص مؤمنین واقعی است نائل شوید. قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم...، بار دیگر امر به قتال را تکرار می کند چون با تحریک و تشویقی که گذشت حالا دیگر بهتر مورد قبول واقع می شود. آری، امر اولی ابتدایی بود و مسبوق به تحریک و یا تشویقی نبود، بخلاف دومی که امر اول توطئه و زمینه چینی آن را کرده و مامورین را کاملا آماده ساخته است. علاوه بر اینکه جمله: یعذبهم الله بایدیکم و یخزهم... و یذهب غیظ قلوبهم، نیز مؤکد امر و مشوق مامورین است بر امتثال و اجرای آن. گفتن این معنا که کشتار مشرکین به دست مؤمنین عذاب خداست و در حقیقت مؤمنین ایادی خدای سبحان اند، و نیز تذکر اینکه مشرکین خوار خواهند شد و خداوند ایادی خود را نصرت خواهد داد و داغ دلهایشان را از کفار خواهد گرفت خود مشوقی است که آنان را با اراده ای صاف و جرأت و نشاط وافی بسوی عمل سوق می دهد.
اجتناب از قتل ناحق
احتیاط برای حفظ نفوس و اجتناب از قتل ناحق، حتی در میدان جهاد نیز لازم است:«یـایها الذین ءامنوا اذا ضربتم فی سبیل الله فتبینوا ولا تقولوا لمن القی الیکم السلـم لست مؤمنـا تبتغون عرض الحیوة الدنیا فعند الله مغانم کثیرة کذلک کنتم من قبل فمن الله علیکم فتبینواان الله کان بما تعملون خبیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام می زنید (و به سفری برای جهاد می روید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: مسلمان نیستی زیرا غنیمت های فراوانی (برای شما) نزد خداست. شما قبلاً چنین بودید؛ و خداوند بر شما منت نهاد (و هدایت شدید). پس، (بشکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.»«ولو قـتلکم الذین کفروا لولوا الادبـر ثم لا یجدون ولیـا ولا نصیرا• هم الذین کفروا وصدوکم عن المسجد الحرام والهدی معکوفـا ان یبلغ محله ولولا رجال مؤمنون ونساء مؤمنـت لم تعلموهم ان تطـوهم فتصیبکم منهم معرة بغیر علم لیدخل الله فی رحمته من یشاء لو تزیلوا لعذبنا الذین کفروا منهم عذابـا الیمـا؛ و اگر کافران (در سرزمین حدیبیه) با شما پیکار می کردند بزودی فرار می کردند، سپس ولیّ و یاوری نمی یافتند!• ...• آنها کسانی هستند که کافر شدند و شما را از (زیارت) مسجد الحرام و رسیدن قربانی هایتان به محل قربانگاه بازداشتند؛ و هرگاه مردان و زنان با ایمانی در این میان بدون آگاهی شما، زیر دست و پا، از بین نمی رفتند که از این راه عیب و عاری ناآگاهانه به شما می رسید، (خداوند هرگز مانع این جنگ نمی شد)! هدف این بود که خدا هر کس را می خواهد در رحمت خود وارد کند؛ و اگر مؤمنان و کفار (در مکه) از هم جدا می شدند، کافران را عذاب دردناکی می کردیم!»
احتیاط بر حفظ جان افراد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس