حکمیت

/hakamiyyat/

مترادف حکمیت: داوری، قضاوت، میانجیگری، وساطت، نظریه، رای

برابر پارسی: داوری

معنی انگلیسی:
arbitrament, arbitration

لغت نامه دهخدا

حکمیت. [ ح َ ک َ می ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) میانجی گری در ترافع. || داوری.

فرهنگ فارسی

داوری بین دویاچندتن، رسیدگی به مرافعه درخارج
( مصدر ) ۱ - میانجی گری . ۲ - داوری بین دو یا چند تن رسیدگی و رای بختم قضیه در خارج از محکمه تحت شرایط معینی .

فرهنگ معین

(حَ کَ یَّ ) [ ع . حکمیة ] (مص جع . ) میانجی گری ، داوری .

فرهنگ عمید

۱. داوری بین دو یا چند تن.
۲. (حقوق ) رسیدگی به اختلاف و حل آن در خارج از دادگاه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکمیت، واقعه ای تاریخی مربوط به جنگ صفین می باشد. در این واقعه با سیاستی که معاویه به پیشنهاد عمروعاص در پیش گرفت، چنین القاء شد که بایستی رای صادره بر طبق قرآن باشد و از این طریق تفرقه و دودستگی در بین سپاه امام علی (علیه السلام) پدید آمد.
جنگ صفین، بین سپاه امام علی (علیه السلام) ـ که بیش تر از عراقیان بودند ـ و سپاه معاویه ـ که بیش تر از شامیان بودند ـ درگرفت. سپاه عراق ضربه های مهلکی بر سپاه شام وارد کرد و تا پیروزی نهایی فاصله ای نداشت، اما معاویه با حیله گری و با پیشنهاد عمرو بن عاص، قرآن ها را بر نیزه کرد و خواهان حکمیت قرآن شد. برخی سپاهیان امام علی (علیه السلام) با جهالت و برخی دیگر با خیانت، متمایل به پذیرش خواسته معاویه شدند و امام را مجبور کردند تا دست از جنگ بکشد و به حکمیت تن دهد. آنان تهدید نمودند در غیر این صورت، امام (علیه السلام) را خواهند کشت و یا به معاویه تحویل خواهند داد! به دنبال آن بود که اختیار انتخاب داور و حکم را نیز از امام سلب کردند که نتیجه اش آن شد که داور شام با ترفندی اعلام کند که امام علی (علیه السلام) از خلافت خلع شده و معاویه به این مقام برگزیده شده است! البته امام علی (علیه السلام) این نتیجه را نپذیرفت؛ زیرا طرفین متعهد شده بودند که بر اساس قرآن داوری کنند، و این نتیجه برگرفته از قرآن نبود.
تعریف
حکمیت در لغت به معنای داوری خواستن و حَکَم قرار دادن است. تاریخچۀ حکمیت به قبل از اسلام بر می گردد و اسلام نیز بر آن مهر تایید زده است.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در غزوۀ بنی قریظه، سعد بن معاذ را حکم قرار داد، ولی آن چه این مساله را دارای اهمیت مضاعف کرد، ماجرایی است که در جنگ صفین رخ داد.
واقعه صفین
جنگ صفین، از مهم ترین نبرد های حضرت علی (علیه السلام) بود. سپاه عراق که پیرو حضرتشان بودند، ضربه های مهلکی بر سپاه شام به سرکردگی معاویه زده و تا پیروزی نهایی فاصله ای نداشتند؛ به پیشنهاد عمروعاص، سپاهیان معاویه قرآن ها را بر نیزه کردند و از سپاه علی (علیه السّلام) خواستند که از جنگ دست بکشند و حکمیت قرآن را بپذیرند. اما معاویه که خود را در انتهای راه می دید، پیشنهاد عمرو بن عاص را پذیرفت و دستور داد قرآن ها را بر سر نیزه کنند. امام علی (علیه السّلام) اعلام کرد که این درخواست، فریب کارانه و به منظور فرار از شکست است، ولی گروهی از سپاهیان ایشان خواستار قبول حکمیت قرآن شدند. در راس این گروه اشعث بن قیس بود که معاویه با او مخفیانه مذاکره کرده بود. گذاشتن قرآن بر نیزه، نشان آن بود که بیایید تا قرآن میان ما حکم باشد؛ یعنی جنگ بس است و قرآن، حق و باطل میان ما را مشخص خواهد کرد.
چگونگی وقوع حکمیت
...

[ویکی شیعه] حَکَمیّت واقعه ای تاریخی مربوط به جنگ صفین است. در این واقعه، ابوموسی اشعری نماینده و حَکَم سپاه کوفه (سپاه امام علی(ع)) و عمرو عاص حَکَم سپاه شام (سپاه معاویه)، برای حل اختلاف میان مسلمانان با یکدیگر گفتگو کردند و قرار شد رأی آنان طبق قرآن باشد. درخواست حکمیت با حیله عمرو عاص و معاویه و در پی از هم گسیختن سپاهشان در برابر سپاه امیرالمؤمنین مطرح شد و امام علی(ع) از آغاز با آن مخالف بود. عمرو عاص نماینده سپاه شام موفق شد ابوموسی اشعری را بفریبد و بر خلاف قراری که در خفا با او داشت، معاویه را صاحب حق معرفی کند. ماجرای حکمیت بی نتیجه ماند و تنها نتیجه حکمیت، رهایی سپاه شام از شکست قریب الوقوع بود.
جنگ صفین در سال ۳۷ق بین امام علی (ع) و معاویه اتفاق افتاد. پس از چندین روز نبرد سنگین بین دو گروه، شکست سپاهیان معاویه بسیار نزدیک شد. معاویه برای راه چاره، دست به دامن عمرو بن عاص شد. به پیشنهاد عمرو و دستور معاویه، شامیان قرآن ‏ها را بر نیزه کردند و شعار دادند ای اهل عراق! حاکم بین ما کتاب خدا باشد. همچنین سپاهیان شام فریاد می زدند: ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید، فردا چه کسی در برابر رومیان و ترکان و پارسیان بجنگد؟!
با حیله ای که عمرو عاص ترتیب داد و قرآن ها به سر نیزه ها رفت، در میان سپاه امام علی(ع) دودستگی پدید آمد، که دشمن حکمیت قرآن را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنان را نداریم. امام (ع) به شدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام کرد این کار، جز فریب چیزی نیست؛ ولی با اجبار سپاهیان امام (ع) از جمله اشعث بن قیس و قبیله وی، امیرالمؤمنین (ع) ضمن نامه‏ ای به معاویه با قید اینکه ما می دانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفت.

[ویکی فقه] حکمیت (ابهام زدایی). واژه حکمیت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • حکمیت (فقه)، حکمیت و داوری از شیوه های پرسابقه در حل اختلافات انسان و دارای کاربرد فقهی• حکمیت (واقعه تاریخی)، واقعه ای تاریخی مربوط به جنگ صفین
...

[ویکی فقه] حکمیت (فقه). داوری از شیوه های پرسابقه در حل اختلافات انسان هاست. تحولات گسترده همانند بسیاری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی داوری را احاطه کرده است. داوری در پژوهش های فقهی، عموماً بر محور شناخت و قطع نظر از تحولات در مسائل داوری انجام یافته است. این نوشتار بر آن است که نگاهی کلی و گذرا به آن تحولات داشته باشد، و بایستگی نوپژوهی را با رویکرد به ماهیت روزآمد داوری اعلام دارد.
داوری، قضاوت ، فقه پژوهی، قوانین بین المللی، دیوان داوری لاهه، قاعده نفی سبیل ، قاعده الزام .
مقدمه
اختلاف و کشمکش، از اولین پدیده ها و پی آمدهای زندگی گروهی و جمعی انسان هاست. تفاوت استعدادها و توانمندی های انسان ها از یک سو و غرایز برتری جویی برخی افراد و سلطه طلبی آن ها از سوی دیگر، بستر مشاجرات را در زندگی اجتماعی فراهم می سازد. پیدایش نزاع و اختلاف، اگرچه در ابتدا ناخواسته و در مواردی طبیعی است، اما حل اختلاف امری مطلوب و مورد خواست باطنی عموم انسان هاست.در عرصه اختلاف، آنچه مورد جدال واقع می شود، سرنوشت حق و برخورداری است، و هریک از افراد طرف نزاع، آن حق و امتیاز را از آنِ خویش دانسته و دیگری را غاصب حق می داند، اما در این که مسئله باید حل شود، اختلافی نیست. افراد، گروه ها، کشورها، و کسانی که در اطراف اختلاف و درگیری ها قرار گرفته اند، در خاتمه نزاع و برون رفت از اختلاف به وجودآمده اتفاق نظر دارند. حل اختلافات همانند تمامی مسائل بشری می تواند قانون مند و براساس نظام انجام پذیرد.کاوش و ارزیابی شیوه های منطقی حل اختلاف، نخستین گام در جهت حل اختلاف به شمار می رود. آنچه در شیوه های حل اختلاف باید مورد توجه قرار گیرد، سرعت پایان دادن به اختلاف است، زیرا آثار ، ویرانی ها، ناامنی ها و اضطرابی که شروع جنگ و نزاع به همراه دارد، در ادامه جنگ و اختلاف بیش تر می شود. چنانچه اضطراب و ناامنی تداوم یابد، آثار ویرانگری بر روان انسان، آرامش و امنیت فکری، ذهنی جامعه خواهد گذاشت. این پی آمدهای نامطلوب و گسترده، همواره بیش از پیش متفکران و دانشوران را به جست وجوی شیوه های کارآمد حل اختلاف واداشته است. مسئله داوری و حل اختلاف در متن دین ، با روش های صلح آمیز نیز تأکید شده است.برآمد تلاش عقلانی در وضع قوانین حقوقی با هدف حل مخاصمات و رفع منازعات جلوه گر گردیده است. تشکیل دادگاه های قضایی و ایجاد هیئت های داوری در سطوح مختلف، از اساسی ترین راه کارهای بشری با هدف برطرف نمودن نزاع و اختلافات است.
لزوم نگاهی نو به حکمیت
حکمیت از نظر دانش فقه (احکام شریعت) در جایگاهِ قضاوت و شئون حکومت تلقّی شده و با همان روی کرد خاص، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. تحقیقات فقهی انجام یافته تاکنون بر محور حکمیت از جامعیت خوبی برخوردار بوده است، البته پژوهش های فقهی، با همه امتیازات علمی که دارد، عموماً در فضای تاریخی موضوعات و گاهی با توجه به ظرف جغرافیایی آن ها شکل می گیرد. دور بودن و فاصله حوزه های فکری، پژوهشی در مقوله های دینی، از ماهیت فعلی برخی موضوعات، باعث جدایی محققان از ماهیت و شرایط کنونی برخی موضوعات شده و سبب گردیده است پژوهش در این گونه موضوعات با پیشینه موجود در بستر تاریخی محصور بماند و تغییرات و تطوّرات آن ها از ذهن و اندیشه محققان و اثر تحقیق دور بماند.این نوشتار با نظر به بایستگی نگاهی نو به حکمیت در کاوش های فقهی، حقوقی نگارش یافته است. نگاهی نو، متوقف بر شناخت ماهیت دقیق فعلی موضوع، و تطوّرات پدیدآمده در موضوع داوری است. از این رو شناخت داوری در مرحله نخست، تحولات آن در مرحله بعد و در نهایت نوپژوهی نسبت به داوری بررسی می شود.
شناخت داوری
...

[ویکی فقه] حکمیت (قرآن). اختلاف و کشمکش، از اولین پدیده ها و پی آمدهای زندگی گروهی و جمعی انسان هاست. تفاوت استعدادها و توانمندی های انسان ها از یک سو و غرایز برتری جویی برخی افراد و سلطه طلبی آن ها از سوی دیگر، بستر مشاجرات را در زندگی اجتماعی فراهم می سازد. پیدایش نزاع و اختلاف، اگرچه در ابتدا ناخواسته و در مواردی طبیعی است، اما حل اختلاف امری مطلوب و مورد خواست باطنی عموم انسان هاست.
در عرصه اختلاف، آنچه مورد جدال واقع می شود، سرنوشت حق و برخورداری است، و هریک از افراد طرف نزاع ، آن حق و امتیاز را از آنِ خویش دانسته و دیگری را غاصب حق می داند، اما در این که مسئله باید حل شود، اختلافی نیست. افراد، گروه ها، کشورها، و کسانی که در اطراف اختلاف و درگیری ها قرار گرفته اند، در خاتمه نزاع و برون رفت از اختلاف به وجودآمده اتفاق نظر دارند. حل اختلافات همانند تمامی مسائل بشری می تواند قانون مند و براساس نظام انجام پذیرد. کاوش و ارزیابی شیوه های منطقی حل اختلاف، نخستین گام در جهت حل اختلاف به شمار می رود. آنچه در شیوه های حل اختلاف باید مورد توجه قرار گیرد، سرعت پایان دادن به اختلاف است، زیرا آثار ، ویرانی ها، ناامنی ها و اضطرابی که شروع جنگ و نزاع به همراه دارد، در ادامه جنگ و اختلاف بیش تر می شود. چنانچه اضطراب و ناامنی تداوم یابد، آثار ویرانگری بر روان انسان، آرامش و امنیت فکری، ذهنی جامعه خواهد گذاشت. این پی آمدهای نامطلوب و گسترده، همواره بیش از پیش متفکران و دانشوران را به جست وجوی شیوه های کارآمد حل اختلاف واداشته است. مسئله داوری و حل اختلاف در متن دین ، با روش های صلح آمیز نیز تأکید شده است.برآمد تلاش عقلانی در وضع قوانین حقوقی با هدف حل مخاصمات و رفع منازعات جلوه گر گردیده است. تشکیل دادگاه های قضایی و ایجاد هیئت های داوری در سطوح مختلف، از اساسی ترین راه کارهای بشری با هدف برطرف نمودن نزاع و اختلافات است.
واژه شناسی
حکم در اصطلاح فقه ، کسی است که برای فصل خصومت دو طرف نزاع، برگزیده می شود و حکمیت، عبارت است از فصل خصومت به واسطه یک یا چند نفر، نه به روش قضات دادگاههای رسمی. به این معنا که دو طرف نزاع، فردی را با رضایت به داوری برگزینند. «اتفاق الخصمین علی قبول حکم شخص معین فی فصل الخصومة بینهما»، «اذا تراضی نفسان برجل من الرعیة لیحکم بینهما، وسالاه الحکم بینهما، کان جایزا بلا خلاف فاذا حکم بینهما لزم الحکم ولیس لهما بعد ذلک خیار» توافق افراد و اطراف محل نزاع بر پذیرش رای، و حکم فرد خاص با هدف پایان دادن اختلاف و خصومت، شاخصه داوری در اصطلاح فقهی است. با وجود تنوع عبارات در تعریف حکمیت، این تعریف از ارکان مشترک برخوردار است، ارکانی مانند: اختلاف در آغاز، اتفاق بر توافق، و اتحاد غرض فصل خصومت که در عموم تعریف ها مشاهده می شود.

[ویکی فقه] حکمیت (واقعه تاریخی). حکمیت، واقعه ای تاریخی مربوط به جنگ صفین می باشد. در این واقعه با سیاستی که معاویه به پیشنهاد عمروعاص در پیش گرفت، چنین القاء شد که بایستی رای صادره بر طبق قرآن باشد و از این طریق تفرقه و دودستگی در بین سپاه امام علی (علیه السلام) پدید آمد.
جنگ صفین، بین سپاه امام علی (علیه السلام) ـ که بیش تر از عراقیان بودند ـ و سپاه معاویه ـ که بیش تر از شامیان بودند ـ درگرفت. سپاه عراق ضربه های مهلکی بر سپاه شام وارد کرد و تا پیروزی نهایی فاصله ای نداشت، اما معاویه با حیله گری و با پیشنهاد عمرو بن عاص، قرآن ها را بر نیزه کرد و خواهان حکمیت قرآن شد. برخی سپاهیان امام علی (علیه السلام) با جهالت و برخی دیگر با خیانت، متمایل به پذیرش خواسته معاویه شدند و امام را مجبور کردند تا دست از جنگ بکشد و به حکمیت تن دهد. آنان تهدید نمودند در غیر این صورت، امام (علیه السلام) را خواهند کشت و یا به معاویه تحویل خواهند داد! به دنبال آن بود که اختیار انتخاب داور و حکم را نیز از امام سلب کردند که نتیجه اش آن شد که داور شام با ترفندی اعلام کند که امام علی (علیه السلام) از خلافت خلع شده و معاویه به این مقام برگزیده شده است! البته امام علی (علیه السلام) این نتیجه را نپذیرفت؛ زیرا طرفین متعهد شده بودند که بر اساس قرآن داوری کنند، و این نتیجه برگرفته از قرآن نبود.
تعریف
حکمیت در لغت به معنای داوری خواستن و حَکَم قرار دادن است. تاریخچۀ حکمیت به قبل از اسلام بر می گردد و اسلام نیز بر آن مهر تایید زده است.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در غزوۀ بنی قریظه، سعد بن معاذ را حکم قرار داد، ولی آن چه این مساله را دارای اهمیت مضاعف کرد، ماجرایی است که در جنگ صفین رخ داد.
واقعه صفین
جنگ صفین، از مهم ترین نبرد های حضرت علی (علیه السلام) بود. سپاه عراق که پیرو حضرتشان بودند، ضربه های مهلکی بر سپاه شام به سرکردگی معاویه زده و تا پیروزی نهایی فاصله ای نداشتند؛ به پیشنهاد عمروعاص، سپاهیان معاویه قرآن ها را بر نیزه کردند و از سپاه علی (علیه السّلام) خواستند که از جنگ دست بکشند و حکمیت قرآن را بپذیرند. اما معاویه که خود را در انتهای راه می دید، پیشنهاد عمرو بن عاص را پذیرفت و دستور داد قرآن ها را بر سر نیزه کنند. امام علی (علیه السّلام) اعلام کرد که این درخواست، فریب کارانه و به منظور فرار از شکست است، ولی گروهی از سپاهیان ایشان خواستار قبول حکمیت قرآن شدند. در راس این گروه اشعث بن قیس بود که معاویه با او مخفیانه مذاکره کرده بود.
ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
...

دانشنامه آزاد فارسی

حَکَمیّت
رجوع شود به:صفین، واقعه

حکمیت (تاریخ اسلام). حَکَمیّت (تاریخ اسلام)
رجوع شود به:امام علی (ع) (مکه ۲۳پ ق ـ کوفه ۴۰ق)

حکمیت (حقوق). حَکَمیّت (حقوق)
(در لغت به معنای داوری کردن) در اصطلاح حقوق، مراجعۀ طرفین اختلاف یا ادعا، به شخص ثالثی که مورد اعتماد ایشان است، به منظور رسیدگی و تصمیم گیری دربارۀ موضوع دعوی. شخص ثالث را حَکَم یا به فارسی داور گویند. حکمیت یکی از روش های حل و فصل دعاوی است که خارج از محاکم دادگستری انجام می شود. موضوع داوری ممکن است دعوایی شخصی، یا اختلاف های مربوط به اتحادیه های کارگری، و یا اختلافی بین المللی باشد. قانون، حکمیت را به رسمیت می شناسد و معتبر می شمرد، و تصمیم داور یا حکم معمولاً قطعی و لازم الاجراست. با این حال در مواردی که رأی داور خلاف قوانین موجد حق، یا برخلاف مفاد اسناد رسمی، یا احیاناً داور از حدود اختیار خارج شده باشد، و یا اساساً موضوع قابل ارجاع به داوری نبوده باشد، رأی داوری قابل ابطال است. مراجعه به کدخدایان یا ریش سفیدان و بزرگان مورد اعتماد برای حل اختلاف و رفع منازعه (کدخدامنشی) در ایران سابقه ای طولانی دارد. پس از ایجاد دادگستری به شیوۀ جدید، حکمیت نیز در کنار محاکم دادگستری متداول بوده است. طبق قانون امروزی همۀ اشخاصی که اهلیت اقامۀ دعوی دارند، می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را به داوری یک یا چند حَکَم ارجاع دهند. بنابراین، اساس حکمیت تراضی و توافق طرفین است که ممکن است به صورت شرط، ضمن قرارداد اصلی درج شود. تمامی دعاوی به جز دعاوی راجع به اصل نکاح و طلاق و دعاوی ورشکستگی، قابل ارجاع به حکمیت است. به موجب قانون داوری تجاری بین المللی مصوب آذر ۱۳۷۶، داوری بین المللی نیز وارد نظام حقوقی ایران شده است. به دنبال کنوانسیون های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷، اولین دیوان دائمی داوری در شهر لاهۀ هلند تشکیل شد. جامعۀ ملل نیز در ۱۹۲۹ دیوان دائمی دادگستری بین المللی را برای رسیدگی به اختلاف های مرزی کشورها و امثال آن ایجاد کرد که در ۱۹۴۵ دیوان بین المللی دادگستری سازمان ملل متحد جایگزین آن شد. کمیسیون حقوق تجارت بین الملل سازمان ملل متحد نیز در ۱۹۸۵ مجموعۀ حقوقی نمونه ای برای داوری در زمینۀ بازرگانی بین المللی تصویب کرد. مرجع دیگر داوری، دیوان عدالت اروپایی است که به اختلاف های ناشی از عهدنامه های رم ناظر به اتحادیۀ اروپایی، رسیدگی می کند. در ۱۹۷۰، برای اولین بار، دیوان بین المللی دادگستری برای حل وفصل اختلافات بین دولت ها و اشخاص حقیقی یا شرکت های خصوصی اعلام آمادگی کرد. یونانیان به خوبی با داوری آشنایی داشتند؛ براساس شواهد موجود، در بسیاری از شهرها داوران عمومی و خصوصی برای حل وفصل منصفانۀ دعاوی برگزیده می شدند و بدین سان از بار دادگاه ها کاسته می شد. در رم باستان نیز از داوری در سطح وسیعی، برای حل اختلافات و تسهیل روابط بین ایالت ها، استفاده می شد.

مترادف ها

umpire (اسم)
داوری، حکمیت، داور مسابقات، سرحکم

arbitration (اسم)
داوری، حکمیت، نتیجهء حکمیت، رای بطریق حکمیت

فارسی به عربی

حکم

پیشنهاد کاربران

داوری و قضاوت و مینجیگری کسی یا چیزی بر کس یا چیز دیگری

بپرس