خاطرنواز

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

خاطرنواز. [ طِ ن َ ] ( نف مرکب ) دلکش ، مطبوع :
جوابی چنین خوب و خاطرنواز
بقاصد سپردند تابرد باز.
نظامی.

فرهنگ فارسی

دلکش مطبوع

فرهنگ عمید

دل نواز، دلکش: جوابی چنین خوب و خاطرنواز / به قاصد سپردند تا برد باز (نظامی۵: ۹۳۸ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس