خالی بندی


مترادف خالی بندی: گزافه گویی، لاف زنی، دروغ گویی

فرهنگ معین

(بَ ) (حامص . ) لاف زنی ، دروغ - گویی .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> خالی بندی
دروغ گویی؛ چاخان گویی؛ بلوف زدن
مثال:
این دوست عزیز به قدری خالی بندی کرده که دیگه هیچ کس حرف هاشو باور نمی کنه.
توضیح:
به تفسیری، پیشینه ی این واژه به آغازهای سلطنت رضا شاه پهلوی بازمی گردد. گویا در آن زمان، به دلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبان های گشت فقط غلاف خالی اسلحه را به کمر می بستند. دزدان برای آگاه کردن یکدیگر می گفتند که طرف "خالی بسته"، به این معنی که فلان پاسبان اسلحه ندارد.

پیشنهاد کاربران

درزمان رضا شاه به دلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبان هایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه، یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها
...
[مشاهده متن کامل]
وقتی متوجه این قضیه شدند برای اینکه همدیگر را مطلع کنند به هم میگفتند که طرف �خالی بسته� و منظورشان این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی که در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که اصطلاح �خالی بندی� رواج پیدا کرد.

خالی بندی: نمونه گفتار ( ضرب المثل ) یست دو واژه ای که از تهی بودن و بستن سخن میگوید. آنچه را که او می بندد درون آن تهی، پوچ یا خالی است. اینجا سخن از گفته یا کاریست که یکی انجام میدهد و گفته یا کار آن کس را نمی توان باور داشت. از این رو به آن کس میگویند خالی بند.
خالی بندی. مانند یک خالی بند رفتار نمودن، خودنمایانه و ظاهر سازانه عمل نمودن، لاف زدن، دروغ گفتن.

بپرس