خام بغا

لغت نامه دهخدا

خام بغا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) فاحشه ناپخته و تازه کار و بی تجربه. || پسرک ملوط ناپخته. پسرک رسوا و بی تجربه :
شاگرد کل جوهریند این همه در حرص
ز استاد قوی تر شده این خام بغایان.
سوزنی.
رجوع به بغا شود.

فرهنگ فارسی

فاحشه ناپخته و تازه کار و بی تجربه

پیشنهاد کاربران

بپرس