خاک نشین

/xAkneSin/

مترادف خاک نشین: بیچاره، بینوا، بدبخت، فروتن، خاکسار، خلیق، متواضع، خاکی، ساکن کره خاکی ، مدفون، مرده

متضاد خاک نشین: افلاکی

لغت نامه دهخدا

خاک نشین. [ ن ِ ] ( نف مرکب ) نشیننده بر خاک. مجازاً متواضع و منکسر و خاکسار و خلیق. ( آنندراج ) :
با خاک نشینان بنشین تا گویند
هر چیز سبک تر است بالا باشد.
خاقانی.
|| مرده چونکه در خاک کنندش :
ای دو جهان زیرزمین از چه ای
خاک نه ای ، خاک نشین از چه ای ؟
نظامی.
|| ( اصطلاح تصوف ) واصل :
نه در اختر حرکت بود و نه در قطب سکون
گر نبودی بزمین خاک نشینانی چند.
حاجی ملاهادی سبزواری.

فرهنگ فارسی

نشیننده بر خاک

فرهنگ عمید

۱. کسی که بر روی خاک می نشیند.
۲. [مجاز] = خاکسار
۳. [مجاز] بدبخت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خاک نشین (قرآن). بر اساس آیات قرآن مجید، اطعام مسکین خاک نشین سبب عبور از گردنه هوای نفس است.
• «فلا اقتحم العقبة؛ پس او گردنه و راه دشوار را بالا نرفته.»• «وما ادرک ما العقبة؛ و تو چه دانی که راه دشوار چیست!»• «او مسکینـا ذا متربة؛ یا فقیری خاک نشین.»
تفسیر آیات
اطعام مسکین خاک نشین در روز سختی و گرسنگی، سبب رهایی از هوای نفس و وسوسه های شیطانی:(أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ) یعنی: یا فقیر و تهی دست که از شدّت فقر و ناداری خاک نشین شده باشد. این گردنه صعب العبور را که انسان های ناسپاس هرگز خود را برای گذشتن از آن آماده نکرده اند، مجموعه ای است از اعمال خیر که عمدتا بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوان ها دور می زند، و نیز مجموعه ای از عقائد صحیح و خالص است. به راستی گذشتن از این گردنه با توجه به علاقه شدیدی که غالب مردم به مال و ثروت دارند کار آسانی نیست. اسلام و ایمان با ادعا و گفتار حاصل نمی شود، بلکه در برابر هر فرد مسلمان و مؤمن گردنه های صعب العبوری است که باید از آنها، یکی بعد از دیگری بحول و قوه الهی، و با استمداد از روح ایمان و اخلاص بگذرد. بعضی عقبه را در اینجا به معنی هوای نفس تفسیر کرده اند که جهاد با آن را پیغمبر اکرم طبق حدیث معروف جهاد اکبر نامید.

پیشنهاد کاربران

بپرس