خودکشی

/xodkoSi/

مترادف خودکشی: انتحار، قتل نفس ، تلاش مفرط، تقلای زیاد، کارمستمر

متضاد خودکشی: نسل کشی

معنی انگلیسی:
self-destruction, suicide

لغت نامه دهخدا

خودکشی. [ خوَدْ / خُدْ ک ُ ] ( حامص مرکب ) انتحار.

فرهنگ فارسی

خود را بوسیله ای کشتن انتحار . ۲ - کار زیاد کردن کوشش بسیار کردن .

فرهنگ معین

( ~. کُ ) (حامص . ) ۱ - خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار. ۲ - (کن . ) کار زیاد کردن ، کوشش بسیار کردن .

فرهنگ عمید

۱. خود را کشتن، عمل ارادی شخص برای کشتن خود، انتحار.
۲. [عامیانه، مجاز] کوشش بسیار در امری.

فرهنگستان زبان و ادب

{suicide} [روان شناسی] عملی ارادی برای کشتن خود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خودکشی (ابهام زدایی). واژه خودکشی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • خودکشی (فقه)؛ به معنای کشتن خویش و دارای کاربرد در ابواب مختلف فقهی مانند بابهاى طهارت، صلات، وصیت، قصاص و دیات• خودکشی (روان شناسی)؛ از مباحث مطرح شده در روان شناسی و یکی از اختلالات روانی و اجتماعی و از رفتارهای خودتخریبی
...

[ویکی فقه] خودکشی (اختلال روانی). یکی از مشکلات و اختلالات روانی و اجتماعی «خودکشی» و رفتارهای خود تخریبی است. این پدیده به شدت در دین مقدس اسلام نهی شده و حرام است و انجام دهنده آن از رحمت الهی بدور خواهد بود. برخی از راه کارهای پیشگیری از آن؛ تقویت ارتباط با خدا، امیدواری، کنترل خشم، صبر و استقامت، حسن ظن به خدا ، و غیره می باشد.
یکی از مشکلات و اختلالات روانی و اجتماعی «خودکشی» و رفتارهای خود تخریبی است. این پدیده به شدت در دین مقدس اسلام نهی شده و حرام است و انجام دهنده آن از رحمت الهی بدور خواهد بود. عوامل بسیاری از جمله یاس و ناامیدی، بی هدفی، شکست ها، افسردگی موجب خاموشی شمع خود می گردد؛ که ما برخی از راه کارهای پیشگیری از آن را بیان خواهیم کرد.
پیشگیری از خودکشی
در اهمیت پیشگیری از خودکشی همین بس که بر خلاف آسیب های اجتماعی دیگر، تنها راه مقابله با این آسیب اجتماعی، پیشگیری است و درمان به معنای علاج واقعه بعد از وقوع آن در مورد خودکشی منتفی است. بنابر این تنها یک راه فراروی ما وجود دارد و آن پیشگیری جهت کندکردن روند سریع خودکشی و به نزدیک صفر رسانیدن موارد آن در بین جوامع بشری است.عمل به توصیه ها و راه کارهای ذیل باعث می شود که افراد نه تنها دست به خودکشی نزنند بلکه هیچ گاه اقدام به خودکشی هم در زندگی خود نداشته باشند. (پیشگیری اولیه)هم چنین به افرادی که به دلایلی اقدام به خودکشی کرده اند امّا در این راه به هدف خود نرسیده اند کمک می کند که زندگی طبیعی و سرشار از امید و نشاطی را شروع کنند و هرگز اقدام گذشته خود را تکرار ننمایند. (پیشگیری ثانویه)
توصیه ها و راه کارها
۱: تقویت ارتباط با خدا۲: امیدواری۳: کنترل خشم۴: صبر و استقامت۵: حسن ظن به خدا۶: توکل۷: نشاط و شادابی
← تقویت ارتباط با خدا
...

[ویکی فقه] خودکشی (فقه). خودکشی ، کشتن خویش است .
از آن در بابهای طهارت، صلات، وصیت، قصاص و دیات سخن گفته اند.
حرمت خودکشی
خودکشی، حرام و از گناهان کبیره است. مسلمانی که خودکشی کرده همچون دیگر مسلمانان، تجهیز و بر او نماز خوانده می شود.
احکام فقهی خودکشی
کسی که به قصد خودکشی جراحت ی بر خود وارد و پس از آن، وصیت کرده است، بنابر مشهور، وصیت وی در مال ش صحیح نیست؛ بر خلاف وصیت قبل از اقدام به خودکشی که صحیح است.
شخصی که از سوی دیگری در آتش یا چاه ی افکنده شده و او با توان بیرون آمدن از آن، به عمد بیرون نیامده تا مرده است، اقدامش مصداق خودکشی و خون ش هدر است و قصاص و دیه ای بر عهدۀ افکننده نخواهد بود. البته جانی به مقدار جنایت ی که هنگام افکندن تا اوّلین وقت ممکن برای رهایی، بر او وارد کرده ضامن است.

دانشنامه آزاد فارسی

خودکشی (suicide)
اقدام عمدی برای کشتن خود. قصد خودکشی یا خودکشی نافرجام ۲۰ برابر بیشتر از خودکشی منجر به فوت است. زنان سه برابر بیشتر از مردان دست به خودکشی می زنند، ولی خودکشی مردان سه برابر بیشتر به نتیجه می رسد. مردان بیشتر از وسایلی خشن مانند شلیک گلوله در سر استفاده می کنند، و زنان بیشتر با خوردن بیش از حد مجاز دارو خودکشی می کنند. همه ساله بیش از ۶هزار نفر در ایالات متحده با اسلحه گرم دست به خودکشی می زنند. بالاترین آمار خودکشی زنان و مردان در سنین بالای ۷۵سالگی است. مجارستان بالاترین آمار خودکشی را در این گروه سنی دارد، ولی در کل گروه ها استونی بالاترین نرخ خودکشی را دارد (۳۸ مورد در هر ۱۰۰هزار نفر). در اغلب کشورها خودکشی جرم است، با وجود این، بعضی کشورها در گذشته آن را مجاز و قابل قبول می دانستند. مثلاً، هاراکیری در ژاپن روشی است برای اجتناب از ننگ و بدنامی؛ یا در هند عقیده بر این بود که زنِ شوهرمرده (بیوه) با سوزاندن خود با هیزمی که برای سوزاندن جسد شوهرش فراهم آمده (سوتی)، به مقام الوهیت می رسد. آمار خودکشی در کشورهای اسلامی، بسیار پایین تر از کشورهای بودایی مذهب یا مسیحی است، و در کشورهای کاتولیک، کمتر از کشورهای پروتستان است. چین، ۴۰ درصد آمار خودکشی جهان را به خود اختصاص داده و تنها کشوری است که خودکشی بین زنان آن به مراتب بیشتر از مردان است ـ ۲۵ درصد از مرگ زنان بین ۱۵ تا ۴۴ سال ناشی از خودکشی است. در ۱۳۸۲، در ایران، ۳,۴۳۱ نفر دست به خودکشی زدند که از این تعداد ۲,۲۳۸ نفر مرد و ۱۱۹۳ نفر زن بودند. در بین جوانان پانزده تا ۲۹سالۀ ایرانی، به طور متوسط۲.۷ درصد هزار نفر خودکشی می کنند. خودکشی با بیماری روانی (۶۰ تا ۸۰ درصد از خودکشی ها در حالت افسردگی انجام می شود)، بیماری جسمی، سوء استفاده از الکل و مواد مخدر، مشکلات مالی و اختلافات شخصی مرتبط است. احتمال خودکشی پس از جدایی، طلاق یا اقدام قبلی به خودکشی؛ بیکاری، فراهم بودن وسایل خودکشی، وجود سابقۀ خودکشی در خانواده، ناهنجاری های روانی، سوء استفاده از داروهای گوناگون، خشونت، ازجمله خشونت عاطفی، جسمی یا جنسی بیشتر است. نومیدی و ضعف نفس از مهم ترین انگیزه های مؤثر در خودکشی است. فیلسوفان اخلاق معمولاً خودکشی را مخالف اصول اخلاقی می دانند. امروزه این موضوع در فلسفۀ اخلاق جایگاه مهمی پیدا کرده است. خودکشی در همۀ ادیان و مذاهب آسمانی ممنوع و مبادرت به آن به صورت اختیاری از گناهان کبیره است. برخی پزشکان معتقدند در صورت درخواست بیماران، باید به کسانی که از ناتوانی های غیر قابل تحمل رنج می برند یا دچار امراض منتهی به مرگ شده اند، با قطع معالجات تداوم دهندۀ زندگی، کمک کرد تا به راحتی بمیرند. مخالفین کمک به خودکشی، در مقابل، مدّعی اند این بیماران واجد شرایط مناسب برای اتخاذ چنین تصمیمی نیستند. علاوه بر این، مخالفینی نگران این هستند که تصمیم گیری شخص دیگری به جای بیمار برای خودکشی (داوطلبانه)، تبدیل به خودکشی ناخواستۀ بیمار شود. در ۱۹۷۳ کمک به بیماران لاعلاج در هلند صورت قانونی پیدا کرد. در ۱۹۹۰ تعداد ۱۱,۸۰۰ بیمار به این شیوه مردند (۹ درصد مرگ و میر در هلند). مطابق این قانون، خواستۀ بیمار باید داوطلبانه و با حضور دو شاهد که با او رابطۀ مالی نداشته باشند کتباً درخواست شده باشد. بیماران باید از اظهار نظر پزشک دوّمی در مورد وضعیت بیماری خود بهره مند شوند و برای مشاوره به روان کاو ارجاع داده شوند. در ژوئیۀ ۱۹۹۶، در استان شمالی استرالیا نیز قانون حقوق بیماران لاعلاج تصویب شد. به موجب این قانون به پزشکان اجازه داده شده است که به مرگ این قبیل بیماران کمک کنند. در حقوق ایران، کمک به خودکشی دیگران جرم است و بسته به مورد، معاون جرم یا شریک جرم به شمار می رود. خودکشی دسته جمعی یا گروهی، گاه گاه بین فرقه های شبه مذهبی رخ می دهد. در ۱۹۷۸ در جونزتاون، ۹۱۱ نفر از پیروان جیمی جونز مقدس، با نوشیدن یک نوشیدنی آلوده به سیانور، خودکشی کردند. در ۱۹۹۳ نیز ۶۸ نفر از اعضای گروه دیوید کورِش متعلق به فرقه داودیان، با آتش زدن مجتمع خود در تکزاس خودکشی کردند.

خودکشی (کتاب). خودکشی (کتاب)(Le Suicide)
خودکشی
اثری تحقیقی در بررسی جامعه شناسانۀ مسئلۀ خودکشی، به زبان فرانسوی، نوشتۀ امیل دورکیم، در ۱۹۸۷. کتاب دربردارندۀ شماری آگاهی آماری است که از منابع رسمی استخراج شده، و مؤلف کوشیده است به مدد آن ها تبیینی جامعه شناختی از مقولۀ خودکشی به دست دهد. دورکیم خودکشی را تابعی از عوامل اجتماعی می داند و بر این باور است که اغراض شخصی علت خودکشی نیستند؛ واقعیتی اخلاقی به کار است که فراتر از همۀ آدمیان عمل می کند و آن واقعیت اجتماعی است. آن گاه که نسبت میان شخص و این واقعیت اجتماعی به هم می خورد، خودکشی چونان گزینه ای برای شکستن حرمان هایی که اجتماع مولد آن است، جلوه گر می شود. با نظر به رشد تاریخی جوامع متمدن درمی یابیم که همۀ نهادهای اجتماعی در حال فروپاشی اند، مگر دولت که در آنِ واحد هم قدرت قاهره است، هم ناتوان از تمشیت امور. بدین سان، دورکیم گونه ای عدم تمرکز حرفه ای، در قالب اصناف، را پیشنهاد می کند که به باور او تمرکز بزرگ تر همۀ نیروهای اجتماعی را در پی دارد.

جدول کلمات

انتحار

مترادف ها

felo-de-se (اسم)
انتحار کننده، خودکشی

harakiri (اسم)
خودکشی

self-annihilation (اسم)
نابودی نفس، کشتن نفس، خود نابود سازی، خودکشی

suicide (اسم)
خودکشی، خودویرانگری، خود کش، انتحار، مبادرت کننده بخود کشی

self-destruction (اسم)
خودکشی، خودویرانگری

self-murder (اسم)
خودکشی

self-slaughter (اسم)
خودکشی

فارسی به عربی

انتحار

پیشنهاد کاربران

انها که خودکشی کردند یا سعی کردند یه چیزی خوب فهمیدند:
این زندگی پوچه وارزش جنگیدن وماندن توش نداره ولذّت اگه داره کافی نیست.
چون با "الله" وصل نبودند.
محال است کسیکه "یالله" میگه وبه خودکشی اقدام میکنه.
به آماروگزارشات خودکشی توسط دکترها روانشناس مراجعه کنید.
Genocide به معنی نسل کشی هست
کلا cide پسوند کشتنه مثلا homicide به معنی قتل و suicide به معنی خودکشیه
خودویرانی، انتحاری
خلاص و آسودگی
انتحار. . . . . . تلاش مفرط. . . . . کارزیاد. . . . .
مرگ نفس

قتل نفس
Self_murder
Commit suicide

بپرس