خورجین

/xorjin/

مترادف خورجین: باردان، جامه دان، خرج، توبره، جوال، خرجینه، خورجینه، کیسه

معنی انگلیسی:
saddlebag

لغت نامه دهخدا

خورجین. [ خوَرْ / خُرْ ] ( اِ ) دو کیسه که از طرفی بهم یکی شده باشد. دو جوال که نیمی از دهانه هر دو را بهم دوزند. بارجامه. باردان. ( یادداشت مؤلف ) :
یار تو خورجین تست و کیسه ات.
مولوی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جامه دان . ۲ - کیسه ای که معمولا از پشم تابیده تعبیه کنند و شامل دو جیب است . ۳ - جامه دان . یا خورجین تحریر . خورجینی که در آن میرزاها لوازم تحریز مانند قلمدان و غیره را میگذاشتند .

فرهنگ معین

(خُ ) نک خرجین .

فرهنگستان زبان و ادب

{siliqua/ silique} [زیست شناسی- علوم گیاهی] میوۀ خشک شکوفا شبیه به خورجینک، با این تفاوت که بلند و باریک است

واژه نامه بختیاریکا

هرج؛ هور؛ هورجین

دانشنامه عمومی

خورجین نوعی کیسه یا باردان است که بر پشت حیوانات باربر به منظور حمل اجناس، قرار می دهند. خورجین از دست بافت های بی گرهِ عشایر است که توسط زنان بر روی دارهای افقی و معمولاً از نقوش سنتی انتخاب و بافته می شود[ ۱] و معمولاً از دو جوال تشکیل شده اند که نیمی از دهانهٔ هر دو را به هم می دوزند. [ ۲]
خورجین در حمل و نگهداری اشیاء نفیس و قیمتی به ویژه در مواقع کوچ مورد استفاده عشایر قرار می گیرد و تقریباً حکم صندوقچه را دارد. خورجین ها همچنین جهیزیهٔ دختر عشایری هم به شمار می آیند. [ ۱]
پالان و خورجین تا حد زیادی مشابه یکدیگر هستند
گونه ای از جعبه پارچه مانند خورجین نیز در دوچرخه سواری کاربرد دارد که به نام خورجین دوچرخه شناخته می شود.
خورجین به زبان پارسی میانه بارجامک بوده است. [ نیازمند منبع]
عکس خورجینعکس خورجین

خورجین (میوه). خورجین[ ۱] میوه ای ( کپسول دانه ) از مخلوط دو مادگی است که طول آن بیش از سه برابر عرضش است. [ ۲]
به میوه ای که مانند خورجین کوچک است خورجینک گفته می شود. مانند قدومه. [ ۳]
عکس خورجین (میوه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

بدید

مترادف ها

bag (اسم)
کیسه، کیف، ساک، خورجین، چنته، جوال

pack sack (اسم)
کوله پشتی، خورجین

valise (اسم)
کیف، خورجین، چمدان، جامه دان، کیسه چرمی

saddlebag (اسم)
خورجین

pannier (اسم)
خورجین، لول، سبد صندوقی، ژوپن زیر دامن

satchel (اسم)
خورجین، چنته، کیف مدرسه، کیف بند دار

carpetbag (اسم)
خورجین

portmanteau (اسم)
خورجین، چمدان، جالباسی، جا رختی، جامه دان، واژه مرکب از دو واژه

gripsack (اسم)
خورجین

haversack (اسم)
خورجین، کیسه پارچه ای، کسه

wallet (اسم)
خورجین، چنته، کیف پول، کیف جیبی

فارسی به عربی

جراب , حانة , حقیبة

پیشنهاد کاربران

خورجین احتمالا ترکی و در پهلوی باریامک و یا بارجامک میگفتند به معنی جامه ی بار.
فروشگاه اینترنتی خورجین به منظور تسهیل امر خرید برای شهروندان، صرفه جویی در زمان و در نهایت کاهش حمل و نقل های درون شهری، با ارائه کالاهایی با کیفیت بالا و همچنین قیمتی کاملا مناسب و رقابتی در سال 1402 شروع به فعالیت نمود.
https://khorjin. net
مولوی در مثنوی معنوی:
یار تو خرجین تست و کیسه ات / گر تو رامینی مجو جز ویسه ات
ویسه و معشوق تو هم ذات تست / وین برونیها همه آفات تست
double rear pannier bags
یعنی کیف خورجینی دوچرخه که روی ترک بند نصب میشه.
خورجین
شما می دانید خورجین به کوردی یعنی چه

دو کیسه بافته شده از پشم که از وسط به یکدیگر متصل شده و بر روی موتور سیکلت و یا اسب و خر می اندازند . باردان در زبان ملکی گالی بشکرد
خورجین : خور در این کلمه تحریف کور به معنای کیسه سیاه بافته شده از موی بز بود که گنجایش بیست من بار راداشت و خورجین تحریف خور گون به معنی وسیله حمل ونقلی بود ه که به خور شباهت داشته
وسیله ای است برای قرار دادن وسایل که بار الاغ، اسب، قاطر، دوچرخه، موتورسیکلت و نظایر آنها می کنند، دارای دو حفره متقارن است که در دو پهلوی حیوان یا وسیله سواری قرار می گیرند؛ وزن بار دو طرف تقریباً باید به یک اندازه باشد تا خورجین به یک طرف سر نخورد . معمولاً از نخ کلفت بافته می شود . نوعی خورجین وجود دارد که از لاستیک کهنه اتومبیل ساخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

خورجین به ترکی: خورجون، اَلبیت، هِیبَه . در منطقه خسروشاه آذربایجان هر سه کلمه یاد شده رواج داشته ولی امروزه بیشتر کلمه " خورجون" به کار می رود. کلمات " اَلبیت" و "هِیبَه" فقط برای نوع نخی آن کاربرد داشته است.

از بافته های اقوام آریایی
عشایر لر و کرد و کرمانج. . . . .
سایر بافته های عشایر
چادر سیاه ( بهون )
خورجین
جل
شل
بنه
نمکدان ( تی یر )
****
بعضی از اقوام دیگر نیز از آنها
استفاده می کنند

انبان

بپرس