خوش تیپ

/xoStip/

مترادف خوش تیپ: خوش حالت، خوش اندام، خوش هیکل، خوش سرووضع، خوش ظاهر

برابر پارسی: خوش چهره، خوش چهرمان، منوچهر

معنی انگلیسی:
dashing, good-looking, handsome, dasher, looker, dishy

مترادف ها

dandy (اسم)
شیک پوش، خوش تیپ، فوکولی، خود ساز

پیشنهاد کاربران

پسر خوش قلب
خوش لباس. خوش سر ووضع .
جنتلمن
dreamboat
/ˈdriːmbəʊt/
خوش تیپ ، خوش رنگ، خوش مزه خوش قیافه، خوش هیکل، خوش بو ، خوش سلیقه، خوش اخلاق
خوش سر و وضع
خوشتیپ در مورد اقایون کلمه ایست دارای ایهام، به طور مثال برای خانوما دو کاربرد دارد، خوش چهره و خوش تیپ اما برای اقایون اگر منظور فقط برای اندامش بکار برود یعنی خوش فرم بودن بدن اون اقا که جا از فیسش میباشد
من که با cute and dandy موافق ترم. . چون handsome خیلی معانی مختلفی داره
Dandy
زیبا یا خوشتیپ که برای آقایون استفاده میشود ولی برای خانم ها هم از کلمه pretty باید استفاده کنیم.
handsome
شیک پوش
pretty
Cute
چون این واژه فارسی، انگلیسی است، می توانیم از واژه ی فارسی، ترکی آن استفاده کنیم:
خوشمَل!
خوش چهره
Beautiful
attractive
خوش تراش - خوش استایل -
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس