خیره رویی

لغت نامه دهخدا

خیره رویی. [ رَ / رِ] ( حامص مرکب ) پررویی. بی حیایی. بی شرمی. شوخ چشمی.
- خیره رویی کردن ؛ پررویی کردن. بی حیائی کردن ، بی شرمی کردن.

فرهنگ فارسی

پر رویی بی حیایی

پیشنهاد کاربران

با گستاخی
بی حیا
بی شرم
خیره روی بودن بد است ز انچه هستی

بپرس