دادو

لغت نامه دهخدا

دادو. ( اِ ) پیرغلام. مطلق غلام را گویند عموماً و پیرغلامی را که از کوچکی خدمت کسی کرده باشد خصوصاً. ( برهان ). پیرغلامی که از خردی باز خدمت کرده باشد. غلام پیر که خدمت خردان کند.هر غلام عموماً و پیرغلامی که از طفلی خدمت کرده باشدو بمنزله لله بود خصوصاً. ( جهانگیری ) :
بیرون بر از این طفلی ما را برهان ای جان
ازمنت هر دادو وز غصه هر دادا.
مولوی.

فرهنگ فارسی

خدمتکار، پیر، غلام، پیرغلام، لله
۱ - غلام ( عموما ) ۲ - هر غلامی که از کودکی خدمت کسی را کرده باشد ( خصوصا )

فرهنگ معین

(اِ. ) غلام (عموماً ) هر غلامی که از کودکی خدمت کسی کرده (خصوصاً ).

فرهنگ عمید

دادا، دادک، خدمتکار پیر، پیرغلام، لَلـه: بیرون پَر ازاین طفلی ما را بِرهان ای جان / از منت هر دادو وز غصهٴ هر دادا (مولوی: ۱۴۶۴ ).

دانشنامه عمومی

دادو (افغانستان). دادو ( به لاتین: Dado ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت غزنی واقع شده است. [ ۱] دادو ۲٬۵۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس دادو (افغانستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

"دادا" در فارسی قدیم اسم مذکر و "دادو" اسم مؤنث بود، که مربی و تربیتگر اطفال را می گفتند
در گویش خراسانی به نوزاد زیر یک سال گفته میشود. معمولاً در مکالمه های صمیمی بین افراد خانواده به کار میرود.

بپرس