دالین

لغت نامه دهخدا

دالین. ( اِخ ) دهی است از دهستان همایجان بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 24هزارگزی جنوب خاور اردکان. کنار شوسه شیراز به اردکان. جلگه است و سردسیر و مالاریائی و دارای 730 تن سکنه. آب آن از رودخانه شش پیر است و محصول آنجا غلات وحبوبات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ). || نام محلی کنار راه شیراز به اردکان میان سنگر و ده پاگا در 72هزارگزی شیراز.

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

نام این روستا در زمان قدیم ده علی بوده است که در گویش عامیانه دالی میگفتند و کم کم برای وزن دادن به کلمه حرف ن به آخر آن اضافه شده است . در نامه نگاری های اهالی روستا در قرن سیزدهم هجری از نام ده علی و قریه علی استفاده شده است. طبق اسناد معتبر
و هیچ ارتباطی با دال ( لاشخور ) و لین و غیره ندارد
این روستا در زمان قدیم ده علی نام داشت که در گویش عامیانه دالی میگفتند و کم کم برای وزن دادن به کلمه حرف ن به آخر آن اضافه شده است . بنا بر اسناد معتبر
حتی در نامه نگاری های اهالی روستا در قرن سیزدهم هجری از نام ده علی و قریه علی استفاده شده است
دالین سرزمین خوش اب وهوا که کوه بلندی دارد بنام خروسک یاخروس طلا که در ان کوه پیری به عبادت میپرداخته که الان به ان غار میگویند پیریعقوب که جای زیارتی میباشد
دالین از دوکلمه دال لین یا ین که دال ایم پرنده ای از شمره عقابها و لین یا ین به معنای زمین یا سرزمین که به عبارتی سرزمین عقابها یا جایی که دالها که همون عقابها هستند زندگی میکنن به امید موفقیت روز افزون همه دوستان
به زبان کردی به مادر، دالین گفته میشود
ما تو محلمون یه چشمه داریم به اسم دالین
مازندران، آمل، لاریجان، بهرستاق، روستای لوط
ازروستای قدیمی معروف به قره های

بپرس