دانش اموزناک

لغت نامه دهخدا

( دانش آموزناک ) دانش آموزناک. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) صاحب آنندراج آرد: جناب خیرالمدققین در شرح این بیت :
توئی برترین دانش آموزناک
ز دانش قلم رانده بر لوح خاک.
میفرمایند مخفی نماند که صیغه امر گاه به معنی فاعل آید و گاه به معنی مصدر چنانچه لفظ گو که امر است در سخنگو به معنی گوینده و در گفتگو به معنی گفتن مستعمل است و برین تقدیر دانش آموز به معنی دانش آموختن است. پس اگر گفته شود که صیغه امر مطلقاً باین دو معنی نمی آید بلکه بجایی که مقارن می گردد به لفظ ماضی که هم به معنی مصدری مستعمل می شود و مراد معنی مصدری باشد و جایی که مقارن بلفظ دیگر می شود به معنی فاعل می آید، و این جا لفظ دانش ازقبیل دوم است ، پس آموز را به معنی آموزنده باید دانست جواب میگوئیم ما که بلی اکثر در استعمال چنین است اما بلفظ امر بدون اقتران صیغه ماضی هم به معنی فاعل آمده چنانچه درین مصرع که :
شبی آسمان مجلس افروز کرد.
و ناک بنون ، افاده معنی صاحب می کند از قبیل غمناک وفرخناک پس دانش آموزناک به معنی صاحب دانش آموختن باشد و ازین قبیل است منکرناک در بیت مثنوی. اما احتمال است که این لفظ پاک ببای فارسی بود و آموز بکسره توصیفی باشد تا مقابل پاک با خاک ابلغ گردد چنانکه مشهور است - چه نسبت خاک را با عالم پاک - فقیر مؤلف گوید لفظ دانش آموز به معنی دانش آموزنده و دانش آموخته شده هر دو آمده از عالم دست آموز که به معنی مرغ بدست تعلیم یافته و آشنا شده است پس در بیت مذکور به معنی اول باشد و درین بیت که هم از خواجه است احتمال هر دو معنی دارد:
چو در دین حق دانش آموز گشت
چو دولت بر آفاق فیروز گشت.
( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس