در اطراف

/daratrAfe/

معنی انگلیسی:
around, circum-, [fig.] about, about

مترادف ها

about (حرف اضافه)
در، درباره، در حدود، راجع به، پیرامون، در باب، در شرف، با، قریب، در اطراف، نزدیک، نزد، در صدد، دور تا دور

circa (حرف اضافه)
در حدود، در اطراف

around (حرف اضافه)
در اطراف، در نزدیکی

anent (حرف اضافه)
در اطراف، در مشارکت با، مربوط به

فارسی به عربی

حول

پیشنهاد کاربران

در گوشه و کنار. . . . . . .
گرداگرد
پیرامون_دور و بر

بپرس