درب

/darb/

لغت نامه دهخدا

درب. [ دَ ] ( ع اِ ) دروازه فراخ ازکوچه خرد. ( منتهی الارب ). در بزرگ کوچه. ( از اقرب الموارد ). جوالیقی در المعرب ( ص 153 ) گوید: اصل «دروب » عربی نیست و عرب آنرا در معنی ابواب بکار برده است ،لذا مداخل تنگ بلاد روم را نیز دروب گفته اند؛ چون آنها بسان دروازه ای بود که بدان منتهی می شد و در این معنی از قدیم استعمال شده ، چنانکه امروءالقیس گوید:
بکی صاحبی لمارأی الدرب دونه
وأیقن أنّا لاحقان بقیصرا.
دروازه کلان. ( منتهی الارب ). در بزرگتر چون در کاروانسرا و غیره. ( از اقرب الموارد ). دروازه. ( دهار ) ( غیاث ). بَلَق. در شهر. دروازه شهر. دربند. ج ، دِراب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد )، دُروب. ( دهار ) ( ناظم الاطباء ) : بر هر دربی حربی از سر گرفتند. ( جهانگشای جوینی ). قم را چند راه است و چند درب و چند میدان. ( تاریخ قم ص 20 ).

درب. [ دَ ] ( اِخ ) بمناسبت دروازه شهر، محله و نواحی داخل شهر در مجاورت هر دروازه بنام همان دروازه نامیده شده است ، چنانکه درب ری ، درب قزوین ، که نام محله ای است مجاور دروازه ای که از آن بسوی ری رونداز قزوین ، و مرادف کلمه باب... است.
- درب الآجُرّ ؛ محله ای بوده است به بغداد. رجوع به آجر در همین لغت نامه و معجم البلدان شود.
- درب البیضاء ؛ به شیراز بوده است ، درنزدیکی حصار آن ، و نام آن در کتاب شدّالازار معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی آمده است. رجوع به شدالازارص 114 شود.
- درب الجَوف ؛ دربندی است به بصره. ( از منتهی الارب ).
- درب الحَبَش ؛ در خطه هذیل به بصره باشد. رجوع به حبش ( درب الَ... ) در همین لغت نامه شود.
- درب الزَّعفران ؛ در کرخ بغداد بوده است و تاجران و سرمایه داران و گاهی فقیهان در آنجا ساکن بودند. ( از معجم البلدان ).
- درب السِلف̍ی ؛ در بغداد است و اسماعیل سلفی محدث بن عباد در آن سکونت کرده. ( از منتهی الارب ).
- درب السِلق ؛ در بغداد بوده است و نسبت بدان سِلقی شود. ( از معجم البلدان ).
- درب الغلة ؛ محله ای بوده است در بغداد و بمناسبت اینکه حکیم صاعدبن هبةاﷲبن تومای ِ نصرانی به سال 620 هَ. ق. در این محل بقتل رسیده است ، نام آن در عیون الانباء ص 303 آمده است.
- درب الفالوذج ؛ محله ای بوده است در بغداد و بمناسبت اینکه تولد موفق الدین عبداللطیف بغدادی به سال 557 هَ. ق. در آنجا بوده ، نام آن در عیون الانباء ج 2 ص 202 آمده است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

دربزرگ، دروازه، دروازه فراخ، دروب جمع
( اسم ) ۱ - دروازه شهر و قلعه دروازه فراخ جمع دروب . ۲ - راه سخت و تنگ در کوه . توضیح در تداول امروز به معنی در ( باب ) بکار رود و صحیح نیست .
دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز واقع در ۲۱ هزار گزی جنوب خاوری ایذه و در کنار راه مالرو ده بندان به پس قلعه .

فرهنگ معین

(دَ رْ ) [ ع . ] (اِ. ) درِ بزرگ ، دروازة شهر یا قلعه . ج . دروب .

فرهنگ عمید

۱. = در٢
۲. [قدیمی] در بزرگ، دروازه، دروازۀ فراخ.

واژه نامه بختیاریکا

( درب + ) زبر؛ گندم زبره و درشت آسیاب
( دِرب ) زبر؛ ناصاف
سَری ( سَرِه )

مترادف ها

port (اسم)
لنگر گاه، پرت، مخرج، درب، درگاه، در رو، بندرگاه، بندر، بندر ورودی، مبدا مسافرت، دورازه، شراب شیرین

door (اسم)
باب، در، راهرو، درب

فارسی به عربی

باب , میناء

پیشنهاد کاربران

درب به معنای جلو در است نه خود در
درب به زبان سنگسری
بِر ber
ر . ک "دَر"
درب ایرانی است و همخانواده در و door
واژه درب کاملا پارسی است چون در عربی می شود باب در عربی چنین واژه نیست این واژه یعنی درب صد در صد پارسی است.
دِرب در گویش دشتی به معنی زبر، سفت
#در
واژه در یک واژه ایران کهن قبل از اوستا است و از واژه دوارا Old Persian�duvara - امده است. و در دوره ای که نیمی از جهان آریایی بودند du�rah گفته میشد.
این واژه در زبان های روسی dver و آلمانی T�r و سانسکریت du�rah و همگی از ریشه در پارسی و ایرانی است.
...
[مشاهده متن کامل]

@iranarya ایتا
https://www. etymonline. com/word/door?utm_source=trending_srp
وبگاه واژه در برای خواندن بیشتر
ایران سرزمین نیک زادگان

در - واژه ایی پارسی است و می بایست آن را پاسداشت از این روی کاربرد درب که واژه ایی عربی است را بایددد از واژگان حذف کرد و گرنه زبان پارسی ناب بودن خود را از دست خواهد داد.
معنای در و درب متفاوت است. لطفاً این دو کلمه را به شکل مترادف ثبت نکنید. کاربرد "درب" در زبان فارسی - از گفتگوی روزانه ی مردم تا متون ادبی - صد درصد اشتباه است و متأسفانه این کلمه را فرم رسمی لغت" در "
...
[مشاهده متن کامل]
تلقی می کنند. لطفاً توضیحات سایت را تصحیح کنید. برای دریافت معنای صحیح این کلمه به لغت نامه ی دهخدا رجوع کنید تا با تاریخچه و کاربردهای آن آشنا شوید.

درب یا در به ترکی: قاپی
با توجه به اینکه کلمه درب عربی است لیکن در کاربرد فارسی اگر بخواهیم از درب استفاده کنیم دچار مشکل می شویم. درب در عربی است و معادل فارسی آن راه و جاده است.
در عربی، درب معادل طریق و جمع آن دُروب است .
...
[مشاهده متن کامل]

اما باب هم که کلمه ای عربی هست گاها ما در فارسی به اشتباه به کار میبریم.
باب معادل درب و طریق نیست و با آن فرق دارد.
باب معادل: دَر" فارسی است. دَرِ خانه دَرِ مغازه .

در بزرگ را درب گویند دروازه هم میتوان معنی کرد و یا درهای پارکینگ در خانه ها
در گاه محل ورود یا خروج به محلی است که مورد حراست معنایی یا فیزیکی است .
در ابزاری است ساخته شده از مواد مختلف که آمد و شد از میان در گاه را کنترل می کند .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس