درباره
/darbAre/
مترادف درباره: درباب، درباره، درحق، درخصوص، درزمینه، درمورد، راجع به
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
درباره (فیلم). درباره ( به زبان مالایالم:Angeekaaram ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۷ و به کارگردانی آی. وی. ساسی است. در این فیلم بازیگرانی همچون پرامیلا، سری دوی، وینسنت، کی. پی اومر، سوکوماران، بهادر ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: درباره (فیلم)
مترادف ها
روی، درباره، راجع به، بالای، سر، بر، به، بطرف، بنا بر، در روی، بعلت، برای، بر روی، در بر، بخرج، وصل
در، درباره، در حدود، راجع به، پیرامون، در باب، در شرف، با، قریب، در اطراف، نزدیک، نزد، در صدد، دور تا دور
درباره، در باب
از، درباره، بوسیله، از طرف، از لحاظ، ز، در جهت، از مبدا، از منشا، در سوی
روی، درباره، بسوی، بطرف، برای، نسبت به، در راه، نزدیک به
درباره، با توجه به، عطف به
درباره
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
امیرعلی نیازی
گوشی میخاهد
گوشی میخاهد
در حق
بجای
بجای ِ ( در حالت مضاف ) ؛ درباره ٔ. درحق ِ. درموردِ :
ده روزه مِهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
حافظ
بجای شماآن کنم در جهان
که با کهتران کس نکرد از مهان.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
بدکنش بد بجای خویش کند
هم بر او فعل زشت او مارست.
ناصرخسرو.
دهرنکوهی مکن ای نیک مرد
دهر بجای من و تو بد نکرد.
نظامی.
بد با تو نکرد هر که بد کرد
کان بد بیقین بجای خود کرد.
نظامی.
آن را که بجای تست هر دم کرمی
عذرش بنه ار کند به عمری ستمی.
سعدی.
و رجوع به جا و جای و بجا شود.
بجای ِ ( در حالت مضاف ) ؛ درباره ٔ. درحق ِ. درموردِ :
ده روزه مِهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
حافظ
بجای شماآن کنم در جهان
که با کهتران کس نکرد از مهان.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
بدکنش بد بجای خویش کند
هم بر او فعل زشت او مارست.
ناصرخسرو.
دهرنکوهی مکن ای نیک مرد
دهر بجای من و تو بد نکرد.
نظامی.
بد با تو نکرد هر که بد کرد
کان بد بیقین بجای خود کرد.
نظامی.
آن را که بجای تست هر دم کرمی
عذرش بنه ار کند به عمری ستمی.
سعدی.
و رجوع به جا و جای و بجا شود.
به راستای کسی ؛ در حق او. درباره ٔ او. درباب او. بجای او. در عوض او : طاهر گفت نیکو گوید اما اگر این همی برای آن کند که من براستای حرم و اسباب وی کردم تا مکافات آن باشد من از آن کردم که جدان من همه جهان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بگرفتند هرجا که بسرای آزاد مردان رسیدند همان کردند. ( تاریخ سیستان ) . و ما تا این غایت دانی که براستای تو چند نیکویی فرموده ایم و پنداشتیم که با ادب برآمده ای ونیستی چنانکه ما پنداشته ایم . ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 253 ) . هارون الرشید براستای وی [ فضل بن یحیی بن خالد برمکی ] آن نیکویی کرد کز حد بگذشت . ( تاریخ بیهقی ) . واجب چنان کند که براستای هرکسی که بدو بدی کرده است نیکویی کرده آید. ( تاریخ بیهقی ص 34 ) . اینک با عنان تو نهادم این مکرمت را که براستای من کردی . ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 34 ) .
درباره
چیکن درباری
درمورد
بابت . . . .
در احوالِ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در احوال . . . . . . . . . . . . . .
در ارتباط با . . . . . . . . . .
استفاده از کلمه �پیرامون� به معنای �درباره� غلط است و در تمامی کتاب های ویرایش و درست نویسی این نکته ذکر شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)