درگاه

/dargAh/

مترادف درگاه: آستانه، ایوان، رواق، صفه، طاق، آستان، پیشگاه، حضرت، عتبه، محضر

معنی انگلیسی:
doorway, sill threshold, door, sill, palace, court, audience, port

لغت نامه دهخدا

درگاه. [ دَ ] ( اِ مرکب ) ( از: در + گاه ، پسوند مکان ) درگه. آن جای خانه که در است. مقابل پیشگاه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آستانه در و جلو در و حضرت عتبه. ( ناظم الاطباء ). معرب آن درقاعة باشد. ( از دزی ). در و باب. ( ناظم الاطباء ). جای در. مدخل. جای در ورودی. مقابل در. مقابل صدر. مقابل پیشگاه. فرجه دیوار که «در» پس از آن نصب می شود و معنی ترکیبی درگاه هم صریح در همین معنی است ولی حالا درگاه را به معنی آستانه استعمال می کنند. ( حاشیه سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی از سفرنامه چ برلین ).
درآمد ز درگاه من آن نگار
غراشیده و رفته زی کارزار.
علی قرط.
همی رفت سهراب با او بهم
بیامد به درگاه دژ گژدهم.
فردوسی.
پیشگاه فاضل تر از درگاه. ( کشف المحجوب ).
این شهر را [ میافارقین را ] یک در است از سوی مغرب و درگاهی عظیم برکشیده است ، به طاقی سنگین ، و دری آهنین بی چوب بر آنجا ترکیب کرده. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 8 ). دیوارها بر لب آب دریا درآمده [ در شهرستان عکه ] و درگاهی پنجاه گز بگذاشته اند بی دیوار. ( سفرنامه ناصرخسرو ص 18 ). مسجد [ مسجد آدینه در شهر بیت المقدس ] شرقی شهر و بازار است که چون از بازار به مسجد روند روی به مشرق باشد، درگاهی عظیم نیکو مقدار سی گز ارتفاع در بیست گز عرض ، اندام داده برآورده اند، و دو جناح بازبریده ، درگاه وروی جناح و ایوان درگاه منقش کرده ، همه به میناهای ملون... و کتابتی همچنین به نقش مینا بر آن درگاه ساخته و لقب سلطان مصر بر آنجا نوشته... و گنبدی بس بزرگ بر سر این درگاه ساخته اند از سنگ مهندم ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 27 و 28 ). بر پهنای مسجد [ مسجد آدینه در بیت المقدس ] که سوی مشرق میرود باز درگاهی عظیم و بزرگست و سه در پهلوی هم بر آنجاست... و میان آن دو درگاه که بر جانب شمالست... قبه ای است. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 28 و 29 ). بر دیوار شرقی در میان جای مسجد [ مسجد آدینه ] درگاهی عظیمست بتکلف ساخته اند... و ده در نیکو بر آن درگاه نهاده و گویند... این درگاه را سلیمان بن داود علیه السلام ساخته از بهر پدرش ، و چون به درگاه درروند... آنچه بر دست راستست یکی را باب الرحمه گویند و دیگر را باب التوبه... و بر این درگاه مسجدیست نغز. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیر سیاقی ص 29 ).
حلقه ای تنگ است درگاه جهان را لاجرم بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

درگه، جای در، جلودر، آستانه، پیشگاه، بارگاه
( اسم ) ۱ - آستانه در آستان حضرت . ۲ - دروازه باب . ۳ - پیشگاه خانه بزرگان . ۴ - بارگاه ایوان سلطنتی . ۵ - کاخ شاهی .
ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در ۱۵٠ هزار گزی جنوب کهنوج و ۵ هزار گزی راه مالرو مارز به انگهران

فرهنگ معین

(دَ رْ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - بارگاه . ۲ - پیشگاه ، آستانة در.

فرهنگ عمید

۱. جلو در، جای در، آستانه.
۲. پیشگاه، بارگاه.

فرهنگستان زبان و ادب

{portal} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] وبگاهی که به طور عمده راه ورود به پایگاه های دیگر را فراهم سازد

واژه نامه بختیاریکا

دَر آستُو

دانشنامه عمومی

درگاه (نظریه مدار). در تئوری مدارهای الکتریکی، یک درگاه یا دوقطبی یا دهانه یک جفت پایانه است که یک شبکه یا مدار الکتریکی را به یک مدار خارجی متصل می کند، به عنوان نقطه ورود یا خروج برای انرژی الکتریکی. یک درگاه متشکل از دو گره ( پایانه ) متصل به یک مدار خارجی است که شرایط درگاه را برآورده می کند - جریان هایی که به دو گره جاری اند باید برابر و مخالف باشند.
استفاده از درگاه ها به کاهش پیچیدگی تحلیل مدار کمک می کند. بسیاری از وسایل الکترونیکی رایج و بلوک های مدار مانند ترانزیستورها، ترانسفورماتورها، فیلترهای الکترونیکی و تقویت کننده ها از نظر درگاه ها تحلیل می شوند. در تحلیل شبکه چنددرگاهی، مدار به عنوان یک «جعبه سیاه» درنظر گرفته می شود که از طریق درگاه های خود به جهان خارج متصل است. درگاه ها نقاطی هستند که سیگنال های ورودی اعمال می شوند یا سیگنال های خروجی گرفته می شوند. رفتار آن به طور کامل توسط ماتریسی از پارامترهای مربوط به ولتاژ و جریان دردرگاه های آن مشخص می شود، بنابراین ساختار داخلی یا طراحی مدار لازم نیست در تعیین پاسخ مدار به سیگنال های اعمال شده در نظر گرفته شود یا حتی شناخته شود.
هر گره مداری که برای اتصال به مدار خارجی در دسترس باشد، قطب ( یا پایانه اگر یک شی فیزیکی باشد ) نامیده می شود. شرط درگاه این است که یک جفت از یک مدار یک قطب در نظر گرفته می شود اگر و تنها اگر که جریان واردشده به یک قطب از خارج مدار برابر با جریان خروجی از قطب دیگر به مدار خارجی باشد. به طور معادل، مجموع جبری جریان های واردشده به دو قطب از مدار خارجی باید صفر باشد. [ ۱]
طبق قانون جریان کیرشهف، هر مدار دوقطبی معین شده است که شرایط درگاه را برآورده کند و بنابراین آنها بدون قید و شرط تک - درگاه هستند. [ ۱]
شبکه های دو - درگاهی خطی به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته اند و تعداد زیادی راه برای نمایش آنها توسعه یافته است. یکی از این نمایش ها پارامترهای z است که می توان آن ها را به صورت ماتریسی توسط:
= که در آن Vn و In به ترتیب ولتاژ و جریان در درگاه n هستند. بسیاری از توصیفات دیگر دو - درگاهی را نیز می توان با ماتریس مشابه اما با ترتیب متفاوتی از بردارهای ستون ولتاژ و جریان توصیف کرد.
به طور کلی، یک مدار می تواند از هر تعداد درگاه - یک چنددرگاهی تشکیل شده باشد.
عکس درگاه (نظریه مدار)عکس درگاه (نظریه مدار)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

درگاه (Port)
محلی برای ورود و خروج داده ها از یک دستگاه رایانه. ریزپردازندهها برای دریافت و ارسال داده ها محل های اختصاصی دارند که به آن ها پورت (درگاه) گفته می شود. وسایل جانبی مثل چاپگر و مودِم از طریق پورت به رایانه ها متصل می شوند. پورت در برنامه نویسی به معنی تغییر دادن یک برنامه به منظور اجرای آن روی یک سیستم رایانه ای دیگر می باشد. همچنین به معنی انتقال سند ها و سایر انواع فایل ها از یک رایانه به رایانه دیگر به کار می رود.

جدول کلمات

استانه

مترادف ها

doorway (اسم)
راهرو، درگاه، جای در

port (اسم)
لنگر گاه، پرت، مخرج، درب، درگاه، در رو، بندرگاه، بندر، بندر ورودی، مبدا مسافرت، دورازه، شراب شیرین

پیشنهاد کاربران

درگاَه
کِریاس
آستانه ، آستان
Portal
جناب. [ ج َ ] ( ع اِ ) درگاه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . آستانه خانه. ( فرهنگ برهان ) . ج ، اَجْنِبه. || پالان. ( منتهی الارب ) . || کرانه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . گرداگردو کنار و گوشه سرا و خانه. ( برهان ) ( شرح قاموس ) . || عنوانی است بزرگان را، اکنون رسماً به وکلای مجلسین و وزراء خطاب شود. ( فرهنگ فارسی معین ) .
...
[مشاهده متن کامل]

چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا
حافظ

واژه "درگاه" بجای کانال تلویزیونی یا کانال اینترنتی هم بکار می رود.
کریاس
جلوی
در
معنی درگاه♡♡=قبله💝💝💝
آستانه در ، جای ورود
دو فضای فاصل و مجزا
آستانه ی در، محل ورود، محل داخل شدن.
جایی حدفاصل دوفضای مجزا و متفاوت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس