دریای بلخاب یا رودخانهٔ بلخاب ( لاتین: باکتروس Bactrus ) دریایی ( رودخانه ) است در ولایت بلخ در افغانستان. دریای بلخاب در واقع همان دریای بلخ است. بلخاب یعنی آب بلخ. این دریا یکی از دریاهای تاریخی است که در بسیاری از منابع کهن از آن به نیکی نام برده شده است. [ ۱]
در کتاب معروف فضائل بلخ اثر ابوعبدالله محمد بن داود واعظ بلخی که در اوایل قرن هفتم نوشته شده است درباره بلخاب یا همان دریای بلخ چنین می گوید: «آبادانی این شهر بدان بود که حق تعالی بی دستبرد هیچ مخلوقی، آبی لطیف و سازوار بر روی زمین هموار لطیف روان کرده است. نه چنان که در دیگر بلاد خراسان و غیر آن است که به تکلیف بسیار و زحمت بی شمار کاریزها کنند و در بعضی جای ها رنج های صعب، تا آب بر روی زمین روان شود. منبع و مخرج این، از چشمه های خوش و سنگ های پاکیزه بیرون می آید تا آن گاه که به فضای صحرای زمین بلخ می رسد. » ( ۱ )
در منابع اسلامی دریای که به نام باکتروس، تجن، و اوچوس نام گذاری شده بود با نام بلخاب یا رود بلخ شناخته شد. نام معروف تر دریای بلخاب دهاس بوده است. ابن حوقل، جغرافیانویس دوره اسلامی می نویسد: «دهاس به معنی آنچه ده آسیاب را بگرداند. این نهر از دروازه نوبها می گذرد و روستاهای آن را تا سیاه گرد سیراب می کند. » ( ۲ )
این دریا از نشیب شمالی انتهای غربی کوه بابا و حصار منبع می گیرد. کوه بابا در بین کوه های منطقه وضعیت مرکزی دارد. پوشیدگی قله های این کوه از برف، شرایط خوب ذخیره آب را به وجود آورده و از این جهت رودهایی که از این کوه سرچشمه می گیرند، اغلب دارای آب دایمی هستندو بلخاب از نشیب شمال این کوه سرچشمه می گیرد. بلخاب وقتی که به حوالی شهر بلخ ( مزارشریف امروزه ) می رسد، زمین های اطراف خودرا آبیاری می نماید و از جنوب غربی شهر تاریخی بلخ گذشته به شهر آقچه می رسد. ( ۳ ) و در فصل زمستان به دریای آمو می ریزد.
ابن واضح یعقوبی مورخ و جغرافیانویس عرب می نویسد: «دریای بلخ از چشمه های میان کوه ها بیرون می آید و میان دهانهٔ آن و شهر بلخ ده منزل راه است. » ( ۴ )
یکی از ویژگی های دریای بلخاب، شیرینی و صافی و خالص بودن آن است. این دریا تا به بلخ و مزارشریف می رسد بیش از ۳۵۰ کیلومتر راه طی می کند؛ و بنابراین در این مسیر طولانی صیقل می خورد و خالص می شود. مهم تر این که تمام این مسیرطولانی، کوه و سنگلاخ و دره است. این دریا در مسیر خود دایماً با سنگ ها و صخره ها و سنگلاخ ها برخورد می کند، موج برمی دارد، موج ها به هم می خورند، کف می کنند، می خروشند و به پیش می روند. دیگر این که مسیر دراز دریا یک سره سراشیبی است، آن هم سراشیبی بسیار تند. از بند امیر تا خود مزارشریف تقریباً زمین همواری وجود ندارد. به خاطر این ویژگی هاست که دریای بلخاب به پاکیزگی و خلوص ممتاز شده است. برخی آن را از جمله آب های معدنی و طبی به شمار آورده اند. واعظ بلخی در کتاب فضائل بلخ در این مورد می نویسد: «آنچه در اوصاف آب گفته اند حکما، در این آب موجود است؛ اول آن که شدید الجاری است و منبعش دور و ممرآب، بر جای پاک است و با کبریت و زاج و ملح مختلط نیست و از جای عفن نیست …» ( ۵ )
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر کتاب معروف فضائل بلخ اثر ابوعبدالله محمد بن داود واعظ بلخی که در اوایل قرن هفتم نوشته شده است درباره بلخاب یا همان دریای بلخ چنین می گوید: «آبادانی این شهر بدان بود که حق تعالی بی دستبرد هیچ مخلوقی، آبی لطیف و سازوار بر روی زمین هموار لطیف روان کرده است. نه چنان که در دیگر بلاد خراسان و غیر آن است که به تکلیف بسیار و زحمت بی شمار کاریزها کنند و در بعضی جای ها رنج های صعب، تا آب بر روی زمین روان شود. منبع و مخرج این، از چشمه های خوش و سنگ های پاکیزه بیرون می آید تا آن گاه که به فضای صحرای زمین بلخ می رسد. » ( ۱ )
در منابع اسلامی دریای که به نام باکتروس، تجن، و اوچوس نام گذاری شده بود با نام بلخاب یا رود بلخ شناخته شد. نام معروف تر دریای بلخاب دهاس بوده است. ابن حوقل، جغرافیانویس دوره اسلامی می نویسد: «دهاس به معنی آنچه ده آسیاب را بگرداند. این نهر از دروازه نوبها می گذرد و روستاهای آن را تا سیاه گرد سیراب می کند. » ( ۲ )
این دریا از نشیب شمالی انتهای غربی کوه بابا و حصار منبع می گیرد. کوه بابا در بین کوه های منطقه وضعیت مرکزی دارد. پوشیدگی قله های این کوه از برف، شرایط خوب ذخیره آب را به وجود آورده و از این جهت رودهایی که از این کوه سرچشمه می گیرند، اغلب دارای آب دایمی هستندو بلخاب از نشیب شمال این کوه سرچشمه می گیرد. بلخاب وقتی که به حوالی شهر بلخ ( مزارشریف امروزه ) می رسد، زمین های اطراف خودرا آبیاری می نماید و از جنوب غربی شهر تاریخی بلخ گذشته به شهر آقچه می رسد. ( ۳ ) و در فصل زمستان به دریای آمو می ریزد.
ابن واضح یعقوبی مورخ و جغرافیانویس عرب می نویسد: «دریای بلخ از چشمه های میان کوه ها بیرون می آید و میان دهانهٔ آن و شهر بلخ ده منزل راه است. » ( ۴ )
یکی از ویژگی های دریای بلخاب، شیرینی و صافی و خالص بودن آن است. این دریا تا به بلخ و مزارشریف می رسد بیش از ۳۵۰ کیلومتر راه طی می کند؛ و بنابراین در این مسیر طولانی صیقل می خورد و خالص می شود. مهم تر این که تمام این مسیرطولانی، کوه و سنگلاخ و دره است. این دریا در مسیر خود دایماً با سنگ ها و صخره ها و سنگلاخ ها برخورد می کند، موج برمی دارد، موج ها به هم می خورند، کف می کنند، می خروشند و به پیش می روند. دیگر این که مسیر دراز دریا یک سره سراشیبی است، آن هم سراشیبی بسیار تند. از بند امیر تا خود مزارشریف تقریباً زمین همواری وجود ندارد. به خاطر این ویژگی هاست که دریای بلخاب به پاکیزگی و خلوص ممتاز شده است. برخی آن را از جمله آب های معدنی و طبی به شمار آورده اند. واعظ بلخی در کتاب فضائل بلخ در این مورد می نویسد: «آنچه در اوصاف آب گفته اند حکما، در این آب موجود است؛ اول آن که شدید الجاری است و منبعش دور و ممرآب، بر جای پاک است و با کبریت و زاج و ملح مختلط نیست و از جای عفن نیست …» ( ۵ )
wiki: دریای بلخاب