دست راست

مترادف ها

right-hand (صفت)
یمین، دست راست

پیشنهاد کاربران

دست راست ؛ آن دست که در سمت راست بدن است. در مقابل دست چپ. أیمن. یمین. مقابل یسار و شمال. عَجوز. ( منتهی الارب ) . یکی از اعضای مهمه بدن انسانی است که بیشتر از سایرین در کار است و اوامر ارادیه به توسط آن بجا آورده می شود علی هذا نمونه قدرت و قوت بتخصیص نمونه اعظم قدرت اﷲ است. ( قاموس کتاب مقدس ) :
...
[مشاهده متن کامل]

به دست راست شراب و به دست چپ زلفین
همی خوریم و همی بوسه میدهیم بدنگ.
منوچهری.
چندین فضیلت که دست راست دارد خاتم در انگشت چپ چرامی کنند. ( گلستان سعدی ) . نحر؛ دست راست بر دست چپ نهادن در نماز. ( ترجمان القرآن جرجانی ) . یامن ؛ آنکه بردست راست بود. و آنکه بر دست راست گیرد. ( دهار ) .
- || کنایه از وزیر اعظم است. ( برهان ) ( آنندراج ) :
من که از دست اینم و آنم
من کنون دست راست سلطانم.
سنائی ( از آنندراج ) .

دستِ راست : [عامیانه، اصطلاح] سمت راست.
write - hander
یاور. یاوری. شخصیت مهمی بودن نزد کسی

بپرس