دقیقه یاب

لغت نامه دهخدا

دقیقه یاب. [ دَ قی ق َ / ق ِ ] ( نف مرکب ) دقیقه یابنده. یابنده دقیقه. باریک بین و دقیقه شناس و خرده دان. ( آنندراج ). کسی که کشف اشکالی را کند، و باریک بین و نکته سنج. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

دقیقه یابنده . یابنده دقیقه .

پیشنهاد کاربران

بپرس