دهلک

لغت نامه دهخدا

دهلک. [ دَ ل َ ] ( اِخ ) جزیره ای در دریای احمر مابین یمن و حبشه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جزیره ای است میان برّ یمن و و برّ حبشه ( قاموس ). و بدانجا مغاص لؤلؤ است. ( نخب سنجاری ص 32 ). جزیره ای است در دریای یمن و آن لنگرگاه کشتیهاست برای بلاد یمن و حبشه. شهری است کوچک و گرم که در زمان بنی امیه تبعیدگاه مقصران بوده است. ( از معجم البلدان ).

دانشنامه آزاد فارسی

دَهْلَک
گروه جزایر کوچکی در دریای سرخ، به فاصلۀ ۷۰کیلومتری شرق بندر مصوع، در اریتره، با ۲هزار نفر جمعیت، از دو جزیرۀ بزرگ و ۱۲۴ جزیرۀ کوچک تشکیل شده است که از این میان فقط چهار جزیره جمعیت دایم دارد که جزیرۀ دهلک کبیر با ۷۵۱ کیلومتر مربع بزرگ ترین و پرجمیعت ترین آن هاست. این مجموعه جزایر در ۱۹۵۲ به حبشه پیوست و امروزه بخشی از کشور اریتره است. یمن ادعای مالکیت بر این جزایر را دارد. یکی از این جزایر در دوران امویان و عباسیان، زندان و تبعیدگاه بود. این جزایر در قرون اول اسلامی به دولت حبشه تعلق داشت و ظاهراً بعدها از دولت حبشه جدا شد. به نوشته ابوالفدا، پادشاه دهلک از مسلمانان حبشی و از دوستان پادشاه یمن بود. جست وجو برای نفت در جزایر مزبور از ۱۹۸۸ آغاز شد. این جزایر به سبب صید مروارید برای رومی ها شناخته شده بودند.

پیشنهاد کاربران

دّه لّک به کوردی یعنی هول دادن کسی است
کسی را ناگهان به جلو پرت کردن

بپرس