دوغان

لغت نامه دهخدا

دوغان. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است به رأس عین. ( منتهی الارب ). دهی بزرگ است میان رأس عین و نصیبین و سوق اهل جزیره بوده و در هر ماه یک بار در اینجا جمع می شده اند. ( از حدود العالم ).

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

دوغان نام قومی، بوده ک کارشان و حرفه اصلی پرورش، عقاب برای، شکار بوده . . دوغانلوها پرورش دهندگان عقاب
دوغان کلمه ترکیست به معنی زاینده
طلوع
دوغان در زبان ترکی به معنی زاینده از مصدر دوغماق به معنی زاییدن . مثل اسم زاینده رود . در معنی افزاینده نیز می باشد . دوغان شهر یعنی شهر در حال افزایش

بپرس