دوگانگی. [ دُن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ، اِ مرکب ) تغایر. مغایرت. اختلاف. دوگونگی. مقابل یگانگی. مقابل وحدت : بر سبوی دوگانگی زن سنگ تا ز خمی برآیدت ده رنگ.اوحدی.و رجوع به دوگانه شود.
ضدیتضد هم بودندر برابر هم بودنAmbivalencedividedیکی نبودن، دورنگ بودن، اختلافدوگانگی: تثنیهدکتر کزازی واژه ی دوگانگی را در نوشته های خود به جای تثنیه بکار برده است. ثنویتDichotomy+ عکس و لینک