دپ

لغت نامه دهخدا

دپ. [دَ ] ( اِ ) دایره و بعربی دف خوانند. دف معرب آن است. ( لغت محلی شوشتر ). رجوع به دف شود. || طبلی و دهلی که یک پوست داشته باشد. ( ناظم الاطباء ).

دپ. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار در 25 هزارگزی جنوب باختری قصرقند و سه هزارگزی جنوب راه فرعی نیکشهر به قصرقند. کوهستانی. گرمسیر. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و برنج و خرما و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالروست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

واژه نامه بختیاریکا

( دَپ ) پیچ خوردگی موهای سر ( زنان ) ؛ گره خوردگی موها
( دِپ ) کُند

دانشنامه عمومی

دپ، روستایی در دهستان حمیری بخش ساربوک شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵۱۴ نفر ( ۱۱۸ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دپ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

دپ یعنی غمگین افسره ، اگع اشتبا نکنم دپ مخفف دپرس هس
میدوتید
دپ مخفف دپرس بعنی افسرده غمگین ناراحت افراد سرد و بیحال
اینکه ادم دپ نباشه تو دوست پیدا کردن خیلی به درد میخوره پس هیچ وقت دپ و غمگین نباشید
معنی
دپ: غمگین
دپ ( Dap ) :در زبان بلوچی یعنی دهان
در لری به معنای موی در هم رفته ومجعد شده ناشی از شانه نکردن است
دپ یعنی غمگین و افسرده
مخفف دپرس ینی افسرده

بپرس