دگراندیش

/degarandiS/

معنی انگلیسی:
dissenter, dissident, heretic, heresy

فرهنگ معین

(دِ گَ اَ ) (ص . ) دارای اندیشة متفاوت با اندیشة حاکم بر جامعه .

دانشنامه عمومی

دگراندیش، روشن فکر یا روشن اندیش ( به انگلیسی: Dissident ) ، به معنای وسیع کلمه، شخصی است که یک آموزه یا دکترین، خط مشی یا سیاست یا نهاد مستقر را به طور جدی به چالش می کشد. درگفتار مذهبی، این کلمه از قرن ۱۸ استفاده شده است و از نظر سیاسی از سال ۱۹۴۰ مصادف با ظهور سیستم های توتالیتر به ویژه اتحاد جماهیر شوروی، آلمان نازی و عربستان سعودی این کلمه به کار رفته است. [ ۱] کلمهٔ روشن فکر یا دگراندیش ( Open - mind ) بعد از وقوع انقلاب صنعتی در اروپا شکل گرفت و وقایع عمیق فرهنگی را بر کالبد اخلاق فردی و اجتماعی مردم به جای گذاشت. در فرهنگ معین برای این واژه چنین آمده است: «دارای اندیشه متفاوت با اندیشه حاکم بر جامعه».
به دسته ای از دگراندیشان گفته می شود که با رویکردهای مذهبی جاری زاویه دارند. در قرون وسطی در اروپا و در تاریخ ایران و کشورهای مسلمان کسانی که گفتمانی مخالف یا مغایر با آنچه حکومت یا کلیسا از دین ارائه می داند یا می دهند یا خلاف آنچه دین بیان می کند را می زنند را مرتد نامیده و مجازات های سنگین مانند اعدام یا سوزانده شدن در آتش براب آنها در نظر می گیرند. [ ۲] [ ۳] [ ۴]
اصطلاح دگراندیشان در بلوک شرقی، به ویژه در اتحاد جماهیر شوروی، در دوره پس از مرگ جوزف استالین تا سقوط کمونیسم استفاده می شد. این واژه به شهروندانی گفته می شد که از شیوه ها یا اقتدار حزب کمونیست انتقاد می کردند. افرادی که سابقاً برای نوشتن و توزیع ادبیات سامیزدات غیر سانسور شده و غیر سازگار در روزنامه های رسمی مورد انتقاد قرار می گرفتند. به زودی بسیاری از کسانی که از بلوک اتحاد جماهیر شوروی ناراضی بودند، شروع به شناسایی خود به عنوان دگراندیش کردند. [ ۵] این حرکت اساساً معنای این اصطلاح را تغییر داد به شکلی که به جای استفاده از آن در اشاره به فردی که با جامعه مخالف است، به شخصی گفته می شد که عدم تطابق و مخالفت ویا تفکر متفاوت او به نفع یک جامعه تلقی می شد. [ ۶] [ ۷] [ ۸] یکی از عناصر مهم فعالیت دگراندیشان در اتحاد جماهیر شوروی، آگاهی دادن به جامعه ( هم در داخل اتحاد جماهیر شوروی و هم در کشورهای خارجی ) در مورد نقض قوانین و حقوق بشر بود: به یه جریان اتفاقات کرونیکل و گروه مسکو هلسینکی مراجعه کنید. برخی از مخالفان مشهور اتحاد جماهیر شوروی الکساندر سولژنبتسین و آندری ساخاروفبودند.
عکس دگراندیش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

دِگَراندیش (dissident)
در دولت های تک حزبی، شخصی ناهم رأی با خط فکری رسمی. دگراندیشان را به تبعید، زندان، اردوگاه های کار، و مؤسسات روان درمانی فرستاده اند یا از کار محروم کرده اند. در اتحاد شوروی سابق شمار دگراندیشان زندانی از بیش از ۶۰۰ تن در ۱۹۸۶ به کمتر از ۱۰۰ تن در ۱۹۹۰ کاهش یافت که اکثر آنان نیز از ملی گرایان قومی بودند. در چین، پس از قتل عام میدان تیانانمن در ۱۹۸۹، تعداد زندانیان دگراندیش فزونی گرفت. وانگ دان، معروف ترین فعال هوادار مردم سالاری، در ۱۹۹۶ بنا بر گفته ها به جرم دسیسه چینی برای براندازی حکومت به یازده سال زندان محکوم شد اما در آوریل ۱۹۹۸ به دلایل پزشکی آزاد شد و اجازه یافت به ایالات متحده سفر کند. در اتحاد شوروی سابق، پیش از به اجرا درآمدن گلاسنوست (سیاست فضای باز)، دگراندیشان از این گروه ها تشکیل می شدند: کمونیست هایی که هوادار روشی مردم سالارانه تر و انسانی تر بودند؛ گروندگان به آیین های دینی؛ یهودیان خواستار مهاجرت؛ و حامیان جنبش های جدایی طلب قومی یا ملی در داخل اتحاد جماهیر شوروی (ازجمله ارامنه، لیتوانیایی ها، اوکراینی ها، و تاتارها). اینان عقاید خود را در سامیزدات (نوشته هایی که مخفیانه توزیع می شدند و گاه نیز در خارج انتشار می یافتند) بازگو می کردند. در اواخر دهۀ ۱۹۸۰، میخائیل گورباچف با ازمیان برداشتن سانسور، تا حدودی کثرت گرایی سیاسی را مجاز شمرد و دربارۀ مؤمنان به مذاهب نیز تساهل پیشه کرد. در فاصلۀ ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰، تقریباً به ۱۰۰هزار یهودی اجازۀ مهاجرات داده شد. برخی از دگراندیشانی که پیش تر تحت تعقیب و آزار قرار گرفته بودند و سرشناس ترین آ ن ها آندری ساخاروف، فیزیک دان روسی، بود، به پشتیبانی از برنامۀ اصلاحات تازه برخاستند.

پیشنهاد کاربران

عدم شخصیت
دگراندیش: نواندیش. کسی که باور دیگر دارد. اندیشورز. اندیشورز مخالف نظام حکومتی. نوگرا. روشنفکر. نواندیشی که در برابر سنت میایستد. اندیشورز غیر دینی. اندیشگری که ناهمسو با حکومت است. کسیکه همسوی نیست با دیگران. نوآور. اندیشورز نوآور. اندیشورزی که در دین نوآوری میکند.

بپرس