دینامیک
/dinmik/
برابر پارسی: پویاییشناسی، پویا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) مربوط به قوه : واحد دینامیک . ۲ - پر از نیرو مملو از نیروی حیاتی . ۳ - ( اسم ) بخشی از مکانیک که روابط بین قوی و حرکات را مورد مطالعه قرار میدهد مبحث حرکت اجسام علم الحرکات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) شاخه ای از علم مکانیک که به بررسی چگونگی حرکت اجسام بر اثر نیروی وارده به آن ها می پردازد.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
دینامیک (dynamics)
در مکانیک، بررسی ریاضی و فیزیکی رفتار اجسام، براثر نیروهایی که در آن ها تغییر حرکت پدید می آورند.
در مکانیک، بررسی ریاضی و فیزیکی رفتار اجسام، براثر نیروهایی که در آن ها تغییر حرکت پدید می آورند.
wikijoo: دینامیک
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
استاتیک:ایستاییک، ایستایی، ایستاشناسی
دینامیک:پویاییک، پویایی، پویاشناسی
آیرودینامیک:هواپویاییک، هواپویا، هواپویاشناسی
هیدرودینامیک:آب پویاییک، آب پویا، آب پویاشناسی
دینامیک:پویاییک، پویایی، پویاشناسی
آیرودینامیک:هواپویاییک، هواپویا، هواپویاشناسی
هیدرودینامیک:آب پویاییک، آب پویا، آب پویاشناسی
۱. پر از انرژی و ایده های نوین و مصمم به موفقیت
۲. پیوسته در حال تغییر یا جنبش
۳. مربوط به نیرو یا فشاری که باعث حرکت میشه ( دینامیک یکی از شاخه های مکانیک است که خود مکانیک شاخه ای از فیزیک است )
۲. پیوسته در حال تغییر یا جنبش
۳. مربوط به نیرو یا فشاری که باعث حرکت میشه ( دینامیک یکی از شاخه های مکانیک است که خود مکانیک شاخه ای از فیزیک است )
دینامیک
پویایی ، پویشی
سینماتیک = جُنبایی ، جُنبشی
پویایی ، پویشی
سینماتیک = جُنبایی ، جُنبشی