دیپلمات

/diplomAt/

مترادف دیپلمات: سائس، سیاستمدار

متضاد دیپلمات: بی سیاست

معنی انگلیسی:
diplomat, diplomat(ist)

لغت نامه دهخدا

دیپلمات. [ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) دیپلومات. کسی که شغل او دیپلوماسی باشد یا در این فن مهارت داشته باشد. آنکه از امور سیاسی مطلع است. سیاستمدار. سائس. رجوع به دیپلماسی شود.

فرهنگ فارسی

سیاستمدار، شخص بصیروداناوکار آزموده درسیاست
( صفت اسم ) آنکه از امور سیاسی مطاع است سیاستمدار سائس .

فرهنگ معین

(لُ ) [ فر. ] (اِمر. ) سیاستمدار.

فرهنگ عمید

کسی که عهده دار شغلی در زمینۀ رابطۀ سیاسی با کشورهای دیگر است.

فرهنگستان زبان و ادب

{diplomat, diplomatic agent} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] نماینده ای رسمی که در زمینۀ روابط خارجی برای حفظ و تأمین منافع ملی یک کشور فعالیت دارد

واژه نامه بختیاریکا

کار ور یکوَن

دانشنامه عمومی

دیپلمات (مجله). دیپلمات ( به انگلیسی: The Diplomat ) یک مجله خبری الکترونیکی است که سیاست، جامعه و فرهنگ را در منطقه آسیا - اقیانوسیه پوشش می دهد و مقر فعلی آن در واشینگتن، دی. سی. است.
دیپلمات در اصل در سال ۲۰۰۱ در استرالیا تأسیس شد، اما به دلایل مالی در سال ۲۰۰۹ به یک نشریه الکترونیکی تبدیل گردید و به ژاپن و سپس به واشینگتن، دی. سی. نقل مکان کرد.
دیپلمات درحال حاضر متعلق به شرکت MHT است.
دیپلمات در اصل یک مجله چاپی دوماهه استرالیایی بود که توسط مین بوی جونز، دیوید لولین اسمیت و سانگ لی در سال ۲۰۰۱ تأسیس شد. اولین نسخه دیپلمات در آوریل ۲۰۰۲ با سردبیری بوی جونز و ناشر مؤسس آن لولین اسمیت منتشر شد.
در دسامبر ۲۰۱۰، گردآورنده اخبار آنلاین ریل کلیرپالیتیکس از دیپلمات به عنوان یکی از پنج سایت خبری برتر جهان در سال ۲۰۱۰ نام برد. [ ۲] در سال ۲۰۱۱، ریل کلیرپالیتیکس مجدداً دیپلمات را به عنوان یکی از پنج سایت خبری برتر جهان فهرست کرد. [ ۳]
عکس دیپلمات (مجله)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

diplomat (اسم)
دیپلمات، سیاستمدار، رجل سیاسی، سیاس، سایس

فارسی به عربی

دبلوماسی

پیشنهاد کاربران

گزیر تحمیلی است و از ناچاری توسط مجربین و کارکشتگان قوی افکار بالاجبار به شخص ناشی و دیپلمات ناوارد متوهم با ایهام یک گزینه مبهم به او تحمیل شده است ولی مردان کار کشته ودانا مانندحضرت علی که به ابوموسی
...
[مشاهده متن کامل]
میفرماید تو باید آخرین نفر و آخرین گزینه را تو گزینش کنی نه اینکه مجبور شوی آخرین گزاره را بتو تحمیل نمایند و این فرق معنی فلسفی با معانی وحی شده که مخصوص افراد عاری از اندیشه است و معانی فلسفی احتیاج به سند و مدرک و نقل و قول ندارد و خود خرد یک شخص سالم راه را از چاه تشخیص میدهد حتی شعور حیوانی از سیل و پرت از ارتفاع را میداند که عبور از آن دشوار است و ارتفاع و پایاب آب را میسنجد یا بایدحیوانی هم نوع او جلوچشمش از آن عبور کند و لذا ف در عربی به معنی پس موکده و تاکیدی است وپس موکده که فقد با پیشوندحرف ف است مانند ویلن یا فویلا و ان با فان تبینو با فتبینو جعلهم یا فجعلهم خود ف خودش یک واژه موکده وتاکیدی است و پس به معنی بعد ودومین مرحله با ف نیامده و همه جا با واژه ثم در قرآن مجید آمده و من اگر بخواهم تفسیر و ترجمه قرآن مجید را درس دهم به ششماه همه را قرآن با تفسیر می آموزم ولی بهترین تعبیر و تفسیر معانی تعبیر وتفسیر فلسفی است که خود اندیشه هر فرد آنرا تجزیه و تحلیل میکند و فلسفه هم وحی منزل الهی نیست بلکه بقول فیلسوف مشرق زمین فلسفه آبشخورش مغز و اندیشه ما است و هر صاحب نظری نظرش گرامی و محترم است چون فلسفه مقتبسی از دل دانشور ماست

کسیکه در امور سیاسی چه اجرائی و چه پارلمانی یا بهتر بگویم مدیران سطوح بالا ی کشوری از وزیر گرفته تا استانداران و مدیرکلان انتخابی وانتصابی ونمایندگان کنگره یانمایندگان دولی ودولتی چه نظامی باشند چه غیر
...
[مشاهده متن کامل]
نظامی تا در امور کشوری ولشگری مداخله کنند دیپلمات هستند دولتهای استبدادی اکثرا تمام وزرا و وکلا چه وکیل الدولته باشند چه وکیل الرعایا باشنددیپلمات هستند و مستشاران نظامی در یک کشور ثالث و بیگانه هم دیپلمات هستند وبرای رتق وفتق امور خود کنسولگری ها و سفارتخانه کشورشان حکم خاک کشورشان را دارد حال خبرنگار کم سواد حمله صهیونیست های غاصب و کودک کش را میگوید هیچ دیپلماتی شهید نشد مگر نظامیان ما با تهاجم نظامی وارد دمشق شده اند یابدعوت دولت قانونی سوریه جهت مشاوره سیاسی ونظامی به آن کشور رفته اند و همه در حکم دیپلمات هستند

هرفردی که در نمایندگی کشورش دریک کشوردیگر امورات کار روابطی را انجام دهد دیپلمات است و دیپلمات موجود دیگری واز کرات دیگری نیست و تمام کارمندان کنسولگری و سفارتخانه ها دیپلمات می باشند
این چه قدرتی وچگونه سیاستی ست که نیروهای صهیونیستی اسرائیل غاصب عمارت دیپلماتیک مارا با خاک یکسان کرده و خودشان میگویند که تمام پرسنل آن شهید شده اند باز خودشان میگویند هیچ دیپلماتی آسیب ندیدهمگر غیر از دیپلمات در آن مکان بقال و عطار و آرایشگر در آن فضای سیاسی کس دیگری هم وجوددارد آقایان هنوز معنی دیپلمات را نمیدانندهرفردی که در نمایندگی کشورش کار روابطی انجام دهد دیپلمات است و دیپلمات موجود دیگری نیست و تمام پرسنل و کارمندان کنسولگری و سفارتخانه دیپلمات می باشند
...
[مشاهده متن کامل]

سازِگاری جو
کار کشته
دیپلمات
با بازنگریست به واژه ی دیپلُماسی :
دیپلُماسی : گُزیرندگی ، گُزیری، گُزیرایی ، گزیرشمندی . . .
دیپلمات : گُزیرنده ، گُزیر ، گُزیرا ، گُزیرشمند ، گُزیرشگر. . .
با واژه ی سیاست :
سیاسنده ، سیاسشمند، سیاسشگر ، سیسشوَر. . .
...
[مشاهده متن کامل]

سیاست پیشه ، سیاست ورز ، سیاست کار. . .
با واژه چانه زدن :
چانَنده ، چانشمند ، چانشگر ، چانشوَر. . .

سیاستمدار
کاردار

بپرس