دیکتاتور
/diktAtor/
برابر پارسی: خود کامه، خودکامه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خود رای مستبد مطلق العنان . ۲ - فرمانروایی که با قدرت و زور حکومت و افکار و عقاید خود را بر مردم تحمیل میکند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
دیکتاتور یک رهبر سیاسی است که دارای قدرت مطلق است. کشوری که توسط دیکتاتور حکومت می شود دیکتاتوری نامیده می شود. کلمه دیکتاتور برگرفته از عنوان یک کلانتر در جمهوری روم است که در مواقع اضطراری به منظور حکومت بر جمهوری، توسط سنای روم تعیین می شد. [ ۱]
همچنین دیکتاتور به فرمانروا و در بیش تر موارد پایه گذار یک نظام حکومتی استبدادی اطلاق می شود. معنای این واژه در تعاریف جدید خود در بسیاری از مواقع با بی رحمی و ستم همراه می گردد. دیکتاتور در واژه به معنی «کسی که دیکته می کند» و در اصطلاح، در ابتدا با رویکردی نامنفی در اشاره به مجری یک سازوکار خاصّ حکومتی در روم باستان که دیکتاتور نام داشت و در معنای جدید و در اشاره ای منفی به دیکتاتوری های نوین به معنی «خود رای» و «مطلق العنان» است. در ابتدا عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شدند دیکتاتور نام داشتند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکوئیتوم ( به معنی اربابِ سواران ) انتخاب می کرد. انتخاب دیکتاتور از ۴۳۰ ق. م. معمول شد و در اواخر قرن ۳ ق. م. منسوخ شد. «لوکیوس کورنلیوس سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل ژولیوس سزار دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوری های معاصر اغلب یا به عنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را به دست می گیرند یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می آیند و به تدریج حکومت دیکتاتوری به وجود می آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید به حکومت ادامه می دهند. ( دائرةالمعارف فارسی ) .
باید توجه داشت که اگرچه نام های مستبد، تمامیت خواه، خودکامه، جبار و یکه سالار، مترادفات هر یک از آن ها و نیز نام نظام های حکومتی تحت فرمانرواییشان در ادبیات و بحث های سیاسی اغلب به یک معنا به کار می روند، هم معنا نبوده و در علم سیاست دارای تعاریف جداگانه می باشند.
در نظام جمهوری روم، دیکتاتور فردی بود که به طور موقت قدرت ایالت ها را در طول جنگ بر عهده داشت. مقام او تنها برای ۶ ماه بود.
پس از شکل گیری کشورهای آمریکای لاتین، دولت های ملی روی کار آمدند، ولی دولت های ملی توسط فرماندهان ارتش که یک ارتش وفادار به خود را در دست داشتند سقوط کردند و دیکتاتورها بر مسند قدرت نشستند برای نمونه می توان به آنتونیو لوپز د سانتا آنا در مکزیک و خوان منوئل د روساس در آرژانتین اشاره کرد. پدیده سرنگونی دولت های ضعیف ملی تا نیمه دوم قرن بیستم میلادی در آمریکای لاتین ادامه داشت.
همچنین دیکتاتور به فرمانروا و در بیش تر موارد پایه گذار یک نظام حکومتی استبدادی اطلاق می شود. معنای این واژه در تعاریف جدید خود در بسیاری از مواقع با بی رحمی و ستم همراه می گردد. دیکتاتور در واژه به معنی «کسی که دیکته می کند» و در اصطلاح، در ابتدا با رویکردی نامنفی در اشاره به مجری یک سازوکار خاصّ حکومتی در روم باستان که دیکتاتور نام داشت و در معنای جدید و در اشاره ای منفی به دیکتاتوری های نوین به معنی «خود رای» و «مطلق العنان» است. در ابتدا عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شدند دیکتاتور نام داشتند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکوئیتوم ( به معنی اربابِ سواران ) انتخاب می کرد. انتخاب دیکتاتور از ۴۳۰ ق. م. معمول شد و در اواخر قرن ۳ ق. م. منسوخ شد. «لوکیوس کورنلیوس سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل ژولیوس سزار دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوری های معاصر اغلب یا به عنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را به دست می گیرند یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می آیند و به تدریج حکومت دیکتاتوری به وجود می آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید به حکومت ادامه می دهند. ( دائرةالمعارف فارسی ) .
باید توجه داشت که اگرچه نام های مستبد، تمامیت خواه، خودکامه، جبار و یکه سالار، مترادفات هر یک از آن ها و نیز نام نظام های حکومتی تحت فرمانرواییشان در ادبیات و بحث های سیاسی اغلب به یک معنا به کار می روند، هم معنا نبوده و در علم سیاست دارای تعاریف جداگانه می باشند.
در نظام جمهوری روم، دیکتاتور فردی بود که به طور موقت قدرت ایالت ها را در طول جنگ بر عهده داشت. مقام او تنها برای ۶ ماه بود.
پس از شکل گیری کشورهای آمریکای لاتین، دولت های ملی روی کار آمدند، ولی دولت های ملی توسط فرماندهان ارتش که یک ارتش وفادار به خود را در دست داشتند سقوط کردند و دیکتاتورها بر مسند قدرت نشستند برای نمونه می توان به آنتونیو لوپز د سانتا آنا در مکزیک و خوان منوئل د روساس در آرژانتین اشاره کرد. پدیده سرنگونی دولت های ضعیف ملی تا نیمه دوم قرن بیستم میلادی در آمریکای لاتین ادامه داشت.
wiki: دیکتاتور
دیکتاتور (روم). دیکتاتور ( به لاتین: Dictator ) در جمهوری روم یک کلانتر فوق العاده بود که توسط کنسولان برگزیده می شد و دارای اقتدار مطلقه برای مقابله با شرایط اضطراری نظامی یا انجام اقدامات ویژه بود. تمامی دیگر کلانترها مادون ایمپریومِ∗ ( اقتدار عالیهٔ ) وی بودند، و حق تریبون پلبی ها در وتوی اقدامات وی یا حق مردم در دادخواهی و تظلم جویی علیه اقدامات وی، به شدت محدود می شدند. با اینحال، برای آنکه اقتدار مطلقهٔ یک دیکتاتور خطری برای دولت ایجاد نکند، محدودیت ها و تنگناهای شدیدی بر قدرت وی اعمال می شدند؛ به گونه ای که موظف بود پس از انجام موفقیّت آمیز وظایفش، یا انقضای بازه زمانی شش ماهه، استعفای خود را تقدیم دارد. دیکتاتورها از اوایل دوران جمهوری روم ( ۵۰۹ق. م ) تا دومین جنگ کارتاژ ( ۲۱۸ تا ۲۰۱ق. م ) مکرراً انتخاب می شدند؛ امّا پس از آن این منصبِ فوق العاده تا مدت یک سده رو به بی مصرفی رفت، تا اینکه بار دیگر و در شکلی جدید توسط لوسیوس کورنلیوس سولا بین سال های ۸۲ تا ۷۹ق. م احیا شد، و سپس ژولیوس سزار نیز بین سال های ۴۹ تا ۴۴ق. م آنرا به خود اختصاص داد. این سِمت پس از ترور ژولیوس سزار رسماً ملغی شد و در دوران امپراتوری روم دیگر احیا نشد. [ ۱] [ ۲]
دیکتاتور ( Dictator ) یک اسم لاتین است که مرکب از فعل dicto به معنای «دیکته کردن، فرمودن» و پسوندِ اسم فاعل سازِ tor - است. بنابراین، معنای تحت اللفظی دیکتاتور «دیکته کننده، کسی که دستور می فرماید» است. [ ۳]
تیتوس لارکیوس نخستین دیکتاتور جمهوری روم بود که دو بار نیز کنسول شد. [ ۴] برخی روایات برآنند که نخستین دیکتاتور رومیان نه تیتوس لارکیوس، بلکه مانیوس والریوس[ یادداشت ۱] ( برادرزادهٔ پوبلیوس والریوس پوبلیکولا ) بوده است. لیکن تیتوس لیویوس، مؤرخ کتاب از پیدایش روم، تأکید دارد که بعید است که کسی بدون داشتن سابقه ی کنسولی به دیکتاتوری نصب شده باشد. [ ۵]
یک دیکتاتور افزون بر فرماندهی نظامی و پیشبرد فرامین سنا، می توانست مجلس سنا را فرابخواند یا تشکیل یکی از مجامع قانونگذاری رومی را خواستار شود. قدرت و اختیارات وی قابل توجه بود، امّا در هر حال نامحدود هم نبود. اقتدار وی با شرایط انتصابش، و تکامل حقوق روم محدود می شد و البته ظرفیت وی در همکاری و تعاون با دیگر کلانترها نیز در تعیین حدود اختیارات وی دخیل بود. حد و مرز دقیق اقتدار یک دیکتاتور دقیقاً تعریف نشده و در سراسر تاریخ جمهوری مورد بحث، مشاجره و گمانه زنی بود. [ ۶]
دیکتاتور ( Dictator ) یک اسم لاتین است که مرکب از فعل dicto به معنای «دیکته کردن، فرمودن» و پسوندِ اسم فاعل سازِ tor - است. بنابراین، معنای تحت اللفظی دیکتاتور «دیکته کننده، کسی که دستور می فرماید» است. [ ۳]
تیتوس لارکیوس نخستین دیکتاتور جمهوری روم بود که دو بار نیز کنسول شد. [ ۴] برخی روایات برآنند که نخستین دیکتاتور رومیان نه تیتوس لارکیوس، بلکه مانیوس والریوس[ یادداشت ۱] ( برادرزادهٔ پوبلیوس والریوس پوبلیکولا ) بوده است. لیکن تیتوس لیویوس، مؤرخ کتاب از پیدایش روم، تأکید دارد که بعید است که کسی بدون داشتن سابقه ی کنسولی به دیکتاتوری نصب شده باشد. [ ۵]
یک دیکتاتور افزون بر فرماندهی نظامی و پیشبرد فرامین سنا، می توانست مجلس سنا را فرابخواند یا تشکیل یکی از مجامع قانونگذاری رومی را خواستار شود. قدرت و اختیارات وی قابل توجه بود، امّا در هر حال نامحدود هم نبود. اقتدار وی با شرایط انتصابش، و تکامل حقوق روم محدود می شد و البته ظرفیت وی در همکاری و تعاون با دیگر کلانترها نیز در تعیین حدود اختیارات وی دخیل بود. حد و مرز دقیق اقتدار یک دیکتاتور دقیقاً تعریف نشده و در سراسر تاریخ جمهوری مورد بحث، مشاجره و گمانه زنی بود. [ ۶]
wiki: دیکتاتور (روم)
دیکتاتور (فیلم ۱۹۱۵). «دیکتاتور» ( انگلیسی: The Dictator ( 1915 film ) ) یک فیلم به کارگردانی ادوین اس پورتر است که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد.
wiki: دیکتاتور (فیلم ۱۹۱۵)
دیکتاتور (فیلم ۱۹۲۲). دیکتاتور ( انگلیسی: The Dictator ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی جیمز کروز است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به والاس رید، لیلا لی، والتر لانگ، کالا پاشا و آلن هیل اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: دیکتاتور (فیلم ۱۹۲۲)
مترادف ها
دیکتاتور، خودکامه، فرمانروای مطلق
پیشوا، دیکتاتور، فرمانده کل قوا
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دیکتاتور به معنای کسی که دیکته می کند
واژه دیکتاتور
معادل ابجد 1041
تعداد حروف 8
تلفظ diktātor
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: dictateur] ( سیاسی )
مختصات ( تُ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی diktAtor
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 1041
تعداد حروف 8
تلفظ diktātor
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: dictateur] ( سیاسی )
مختصات ( تُ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی diktAtor
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
تَک فَرمانرَوا
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
... [مشاهده متن کامل]
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
... [مشاهده متن کامل]
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
پارسی: خودکامه، خودسر
عربی: مستبد
عربی: مستبد
زورگو
مستبد
خودرای
تحمیل گر
حکومتی که حرف حرف خودشه و مردم رو اجبار میکنه تا برخلاف میلشون ازش پیروی کنن
مستبد
خودرای
تحمیل گر
حکومتی که حرف حرف خودشه و مردم رو اجبار میکنه تا برخلاف میلشون ازش پیروی کنن
حکومت زوری
حکومتی که علی رغم نخواستن مردم به مردم تحمیل میشه
حکومتی که علی رغم نخواستن مردم به مردم تحمیل میشه
زورگو - خودرای. ظالم
دیکتاتور از dictate به معنی دیکته و پسوند or یا er میاد که به معنی انجام دهنده میشه و کسی میشه که چیزی رو دیکته میکنه لطفا ریشه های دیگه ازش در نیارید
مثل creator =create or
navigator
processor
predator
director
operator
. . .
مثل creator =create or
. . .
فرنمانروایی مطلق
فروخوان=دیکتاتور
لغت نامه دهخدا
فرمان روا. [ ف َ ما رَ ] ( ص مرکب ) کنایت از پادشاه نافذالامر باشد. ( برهان ) . پادشاهی که حکم و فرمانش رایج باشد. ( ناظم الاطباء ) :
فرمان روا. [ ف َ ما رَ ] ( ص مرکب ) کنایت از پادشاه نافذالامر باشد. ( برهان ) . پادشاهی که حکم و فرمانش رایج باشد. ( ناظم الاطباء ) :
خود مختار، رهبری که خودسرانه حکومت کنه
رهبر _فرمانروا_خود کامه _
استبداد و همینطور به رهبری یا نظامی گفته میشود که اجباری و تحمیل کنندست در برابر خواسته های عوام ، و باطل کردن دموکراسی
حکومت اقلیت بر اکثریت
خودمختار، مستبد
دیکتاتور یعنی حاکم نفوذی و وابسته به یک قدرت خارجی. مستبد غیر از دیکتاتور است و ترجمه صحیح Tyranny مستبد است.
خودکامه، فرمان کام ( از 101 نام خداوند )
اینجور واژه ها ریشه ای هستند و در اصل خارجی اند، درسته میشه واژه های خارجی را جدا کرد و در فارسی معنی کرد.
ولی این روش درست نیست که بخاطر اینکه آن را با فرهنگ خودمون تطبیق بدیم فارسی بدانیم.
مثلاً: ماشین>>>> از ریشه ماشی که به معنی: رونده، گردش کننده - پسوند اتصاف و دارندگی ( ن ) بدونیم! -
... [مشاهده متن کامل]
که همونطور که گفتم درست نیست چون ریشه فرانسوی و انگلیسی دارد.
در ضمن دیکته فرانسوی است که همون املا، واداشتن و تحمیلِ خودمونه!
ولی بازم از اینکه این نبوغ رو به خرج دادین ممنونم و به ایرانی بودنتون می بالم!
ولی این روش درست نیست که بخاطر اینکه آن را با فرهنگ خودمون تطبیق بدیم فارسی بدانیم.
مثلاً: ماشین>>>> از ریشه ماشی که به معنی: رونده، گردش کننده - پسوند اتصاف و دارندگی ( ن ) بدونیم! -
... [مشاهده متن کامل]
که همونطور که گفتم درست نیست چون ریشه فرانسوی و انگلیسی دارد.
در ضمن دیکته فرانسوی است که همون املا، واداشتن و تحمیلِ خودمونه!
ولی بازم از اینکه این نبوغ رو به خرج دادین ممنونم و به ایرانی بودنتون می بالم!
دیکته آتور ، ریشه در پهلوی
دیکته : به انجام واداشتن کار
آتور : آتش ، آذر
که باهم به امر کننده آتش یا آتشدار معنی میشود
دیکته : به انجام واداشتن کار
آتور : آتش ، آذر
که باهم به امر کننده آتش یا آتشدار معنی میشود
خودکامه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)