دیکته کردن


معنی انگلیسی:
dictate, to dictate

لغت نامه دهخدا

دیکته کردن. [ ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تقریر کردن. فرو خواندن. املاء کردن. || دیکته نوشتن. ( یادداشت دهخدا ).

فرهنگ فارسی

تقریر کردن . فرو خواندن .

مترادف ها

dictate (فعل)
امر کردن، دیکته کردن، با صدای بلند خواندن

فارسی به عربی

قاعدة

پیشنهاد کاربران

بپرس