ذهن ناهشیار

دانشنامه عمومی

ذهن ناهوشیار ( به انگلیسی: Unconscious ) ، دربرگیرندهٔ پدیده های روانی و فرایندهای خواب و رؤیا و بازیافتن داده ها یا یادمان های به شیوهٔ تکانشی ( ناآگاهانه ) یا بر اثر رویارویی هایی بیرونی است که شناسایی، دریافت نشده و بیرون از گسترهٔ آگاهی آدمی هستند. ( ناخودآگاه به نوعی دارای شخصیت مستقل از شرایط حاکم بر جهان و جسم می باشد و سعی درکنترل شخصیتها دارد ) ناخودآگاه، انباری است پر از تمایل ها، آرزوها و خاطرات خارج از دسترس که بر اندیشه ها و اعمال تأثیر دارند. این اصطلاح اولین بار توسط فردریش شلینگ فیلسوف رمانتیک آلمانی قرن هجدهم ابداع شد و بعدها توسط شاعر و مقاله نویس ساموئل تیلور کولریج به انگلیسی معرفی شد. [ ۱] [ ۲] فروید نخستین کسی نبود که عوامل اثرگذار ذهنی را پیدا و کشف کرد، شکسپیر نیز در نمایشنامه های خویش، آن ها را عنوان می کرد؛ ولی کاری که فروید کرد این بود که برای عوامل اثرگذار ذهنی در زندگی روزمرهٔ انسان، اهمیت بسیاری قائل شد. [ ۳]
مفهوم ناهشیار ( The unconscious ) از مبانی نظریه روان کاوی است. هر چند فروید «کاشف» ناهشیار نبود، نخستین کسی بود که در قالب کاوشی نظام مند، تأثیر آن را در حیات ذهنی بهنجار و نابهنجار آدمی بررسی کرد. در روان کاوی معاصر، ناهشیار واجد چهار معنای عمده است. [ ۴]
فروید در وهلهٔ نخست ناهشیار را جزئی از «دستگاه روان» می دانست، نوعی مفهوم کانتی که مستقیماً ادراک پذیر نیست، اما به واسطهٔ آن می توان تبیینی علّی از پدیده های روانی غیرعقلانی مانند رؤیا، عارضه های نوروتیک و لغزش های زبانی به دست داد. او این فرض را پیش کشید که خاطرات، خیالات، آرزوها، افکار و ایده های ناپذیرفتنی و نامطلوب، و نیز وجوهی از رویدادهای دردناک به همراه هیجان های همایند با آن ها، از طریق سرکوبی به ناهشیار رانده می شوند. فروید در پروژه منتشر نشده اش ابراز امید می کند به شرحی نوروبیولوژیک از عملکرد ناهشیار دست یابد که اساس جریان پیوند و تخلیهٔ انرژی روانی، یا لیبیدو باشد. هر چند این مدل «هیدرولیک» عمدتاً کنار گذاشته شد، نوروسایکولوژی جدید، در قالب پدیده هایی مانند ادراک زیرآستانه ای و «پردازش پیش هشیار» این واقعیت را تأیید کرده است که بسیاری از جنبه های حیات ذهنی که برای بقاء ضروری است، خارج از حیطهٔ آگاهی روی می دهد. [ ۴]
هم جهت با دوره روان کاوی معاصر از مکانیزم و گرایش به معنا، «ناهشیار» نیز به استعاره ای بدل شد برای توصیف معانی عاطفی که از دسترس آگاهی بیمار به دورند و در رابطهٔ او با روان کاو ظاهر می شوند. به این معنا «ناهشیار» نه یک اسم، که صفت است: تعبیر «فرایندهای ناهشیار» جایگزین «ناهشیار» می شود. بدین ترتیب، روان کاوی با مفهوم «پست مدرنِ» چندمعنایی که از مشخصه های هر «متن» یا پدیدهٔ فرهنگی است پیوند می یابد. وظیفهٔ روان کاو، به جای کالبدشناسیِ دستگاه روان، همکاری با بیمار در کاوشِ این معانیِ نهفته است. [ ۴]
عکس ذهن ناهشیارعکس ذهن ناهشیار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس