ذوالقعده

لغت نامه دهخدا

( ذوالقعدة ) ذوالقعدة. [ ذُل ْ ق َ / ق ِ دَ ] ( ع اِ مرکب ) یا ذوالقعدة الحرام نام ماه یازدهم از ماههای سال قمری عرب ، میان شوّال و ذوالحجة یکی از اشهر حرم و بدان ماه بسفر نمیشدند و از جنگ قعود میورزیدند. جمع آن ذوات القعدات و تثنیه ذواءالقعدة و ذواء القعدتین است. و هلال این ماه به روی نیکو بینند و روز یازدهم آن عید ولادت حضرت امام رضا علیه السلام است و بیست و نهم آن روز وفات امام محمد تقی است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه گوید: ثم ذوالقعدة [ ای بعد شوال ] لما قیل فیه ، اقعدوا و کفوا عن القتال. و نیز در همان کتاب گوید: فی الخامس نزول الکعبة و الرحمة من السماء علی آدم و فیه رفع ابراهیم و اسماعیل القواعد من البیت و فی الرابع عشر، زعموا خرج یونس من بطن الحوت و مقتضی هذا القول ان یکون مکث یونس فی بطنه اثنین و عشرین یوماً و هذا عندالنصاری ثلثة ایام کما ذکر فی الانجیل و فی التاسع و العشرین زعموا نبتت شجرة الیقطین علی یونس.

فرهنگ فارسی

پس ازشوال وپیش ازذوالحجه
یا ذوالعقه الحرام نام ماه یازدهم از ماههای سال قمری عرب .
یا ذو القعده الحرام . ماه یازدهم از ماههایی قمری عرب میان شوال و ذوالحجه و آن یکی از ماههای حرام بود و در آنماه جنگ نمی کردند و به سفر نمی رفتند : (( تا ذوالقعده بگذشت و ذوالحجه اندر آمد . ) )

فرهنگ معین

( ~. قَ دَ ) [ ع . ذوالقعدة ] (اِمر. ) = ذی القعده : ماه یازدهم از سال قمری .

فرهنگ عمید

ماه یازدهم از سال قمری، پس از شوال و پیش از ذوالحجه، ذیقعده.

دانشنامه آزاد فارسی

ذوالقَعْده
(در لغت عربی به معنی صاحب صلح؛ در تداول فارسی: ذیقعده؛ ذی القعده)، یازدهمین ماه تقویم هجری قمری. و یکی از ماه های حرام. ۱۱ ذوالقعده روز تولد امام رضا (ع) و ۲۹ آن روز وفات امام محمدتقی (ع) است.

پیشنهاد کاربران

( قَعَد ) به معنی نشست و متضاد، قیام است. مَقعَد: هم به معنای باسن و یا جای نشستن رو معنی میده، و همینطور به مهمان خانه هم معنی میشه. [مُقعَد: هم به کسی که فلج باشه گفته میشه، چون به تعبیر دیگه همیشه در
...
[مشاهده متن کامل]
واقع نشیمنگاهش رو روی زمین قرار میده]و [قَعْدَة :هم اسم مرة و به آنچه که انسان بر اون بنشینه مثل فرش و . . . اطلاق میشه]. [ذوالقعده: هم به این دلیل نام گذاری شده چون مردم عرب در زمان جهالت قدیم در این ماه در بین قبایلشون ممنوع بوده که جنگی صورت بگیره، نام گذاری شده]. [قواعد: هم همان ریشه و جمع است و مفردش قاعدة است و به این دلیل نام گذاری شده چون به معنای محل نشستن علم ریاضی یا زبان عربی یا . . . . رو فراهم میکنه]. [قاعدة یا قاعدگی زنان: در واقع به این دلیل نام گذاری شده چون زن ها رو به دلیل حیض زنان توی خونه نگه میداره و یا میتونیم بگیم که اون ها رو متوقف میکنه از نماز خوندن. منظورم از متوقف کردن همان نشستنه]. [ لفظ القاعده برای پیکار جویان هم به این دلیل نام گذاری شده چون نام القاعده برگرفته از نام اولین پایگاه نظامی این سازمان �قاعدة الجهاد� است].

بپرس