ذی قار

لغت نامه دهخدا

ذی قار. ( اِخ ) ( برقة... ) نام موضعی است در شعر ذیل :
لقد خبرت عیناک یوما بحبها
ببرقة ذی قار و قدکتم الصدر.
( از معجم البلدان ).
تبه شد لشکرش در حرب ذی قار
عقابش را کبوتر زد بمنقار.
نظامی.

فرهنگ فارسی

نام موضعی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس