راز کش

لغت نامه دهخدا

رازکش. [ ک َ /ک ِ ] ( نف مرکب ) کشنده راز. بسطدهنده سرّ. منتشرکننده راز. || کسی که افشای راز کند. ( آنندراج ). افشاکننده راز. خائن اسرار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کشند. راز . بسط دهند. سر . منتشر کنند. راز . یا کسیکه افشای راز کند .

پیشنهاد کاربران

بپرس