راه چهارم

پیشنهاد کاربران

راه چهارم به مفهومی اشاره دارد که جورج ایوانویچ گورجیف برای توصیف برخوردش با تکامل بخشیدن به خود به کار می برد. ( ۱ ) گورجیف بر این باور بود که روش او چیزی را که او راه ها یا مکتب های جاافتادۀ تن، عواطف و ذهن می دید، درهم می آمیخت. ( ۲ ) گورجیف با اصطلاح های "کار" یا "کار روی خود" یا "سیستم" به این مفهوم اشاره می کرد ( ۳ ) ، ولی هرگز اصطلاح "راه چهارم" را در نوشته های خود به کار نبرد؛ این شاگردش پی. دی. آسپنسکی بود که از این اصطلاح در سخنرانی ها و نوشته هایش سود جست. پس از مرگ آسپنسکی، شاگردانش کتابی بر پایۀ سخنرانیهای او به نام راه چهارم منتشر کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

از دید گورجیف، تفاوت اصلی میان سه راه سنتی و راه چهارم در این است که "آنها شکلهای ماندگاری هستند که در سراسر تاریخ کمابیش بدون هیچ تغییری به هستی ادامه داده اند و بر شالودۀ دین استوارند. با وجودی که مکتب های یوگی، راهب، مرتاض ( فقیر ) هم وجود دارند، اما به سختی از مکتب های دینی قابل تشخیص اند. راه چهارم از این لحاظ متفاوت است که راهی ماندگار نیست. شکل یا نهاد خاصی ندارد و با کنترل قوانین ویژه ای که متعلق به خودش است می آید و می رود. "
همیشه کاری با معنا و اهمیتی خاصی را معرفی می کند و همیشه تکلیفی است که تنها پیرامون و در پیوند با آن می تواند هستی داشته باشد. وقتی این کار تمام می شود، به سخن دیگر وقتی به هدفی که پیش تر گذاشته شده می رسد ناپدید می شود، یعنی از آن جای مشخصی که بوده ناپدید می شود، در شکلی که داشته ناپدید می شود، و شاید در جایی دیگر و به شکلی دیگر ادامه یابد. مکتب های راه چهارم برای نیازهای کاری هستی دارند که در پیوند با هدف و تکلیفی که بر دوش گرفته شده پیش برده می شود. هرگز به خودی خود و به صورت مکتب به منظور آموزش و راهنمایی هستی ندارند. ( ۴ )
راه چهارم بیشتر به پرسش مکان مردمان در عالم، امکاناتشان برای تکامل درونی و فراتررفتن از تن برای دست یافتن به حالت عالیتری از آگاهی می پردازد. تأکیدش بر این است که مردمان زندگیشان را در حالتی می گذرانند که به آن "خواب بیدار" گفته می شود، اما رسیدن به سطحهای عالیتر آگاهی و توانایی های گوناگون درونی را ممکن می داند. ( ۵ )
راه چهارم به مردمان یاد می دهد که چگونه توجه و انرژی خود را از راه های گوناگون افزایش بخشند و کانونمند کنند و چگونه رؤیابافی و حواس پرتی را به کمترین میزان برسانند. ( ۶ ) ( ۷ ) بنا به این آموزه، این تکامل درونی در خود، سرآغاز روند بعدی تغییر است که هدفش دگرگونی مردم ( انسان ) به چیزی است که گورجیف یاد می داد که باید باشد. . . ویکی پدیا

بپرس