راوی

/rAvi/

مترادف راوی: داستانسرا، روایتگر، گوینده، محدث، ناقل

برابر پارسی: گوینده، بازگو (ینده)، داستان سرا

معنی انگلیسی:
narrator, teller, relater

فرهنگ اسم ها

اسم: راوی (پسر) (عربی) (تلفظ: rāvi) (فارسی: راوي) (انگلیسی: ravi)
معنی: نقل کننده ی حدیث و حکایت، ( در قدیم ) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم می خوانده است
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

راوی. ( ع ص ، اِ ) نگهبان اسبان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || آب دهنده حیوانات. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی متعلق بکتابخانه مؤلف ). آب آورنده. ج ، روات. راوون : روی علی اهله یا روی لهم ؛ یعنی برای آنان آب آورد. ( از اقرب الموارد ). || نقل کننده سخن. ج ، روات. راوون. ( از اقرب الموارد ).بازگوینده سخن از کسی. ج ، رُوات. ( منتهی الارب ). روایت کننده. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( از منتخب اللغات ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). ناقل. محدث. ناقل سخن. خبرگزار. ( یادداشت مؤلف ). در عرف محدثان کسی را گویند که با اسنادحدیث روایت کند. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || در اصطلاح درایه کسی را گویند که روایت حدیث کند خواه مرسلا و خواه مسنداً از عادل و غیره :
گر ترا این حدیث روشن نیست
عهده بر روای است بر من نیست.
نظامی.
شنیدستم از روایان کلام
که در عهد عیسی علیه السلام.
( بوستان ).
ز راوی چنین یاد دارم خبر
که پیشش فرستاد تنگی شکر.
( بوستان ).
- راوی بازارخوان ؛ کنایه از مداحان فضائل و مناقب حضرت علی و آل علی است که در بازارها و کوچه ها و خیابانها بخواندن اشعاری از این قبیل می پردازند و آنان را درویش نیز خوانند :
ملحدان سنی شوند اندر طبس گر مدح تو
راوی بازارخوان خواند ببازار طبس.
سوزنی.
- امثال :
راوی سنی است . ( امثال و حکم دهخدا ج 2 ).
|| بازگوینده شعر از کسی. ج ، روات. ( از منتهی الارب ). کسی که قصیده شاعر را به الحان و خوش آوازی پیش ملوک خواند. ( آنندراج ) ( از منتخب اللغات ) ( غیاث اللغات ). آنکه شعر شاعری را خواند در مجالس شاهان و بزرگان ؛ و شاعران بزرگ را همیشه راوی بوده است. ( یادداشت مؤلف ) :
ز وصفت رسیده است شاعر بشعری
ز نعتت گرفته است راوی روایی.
زینبی.
بلبل شیرین زبان بر جوزبن راوی شود
زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود.
منوچهری.
چو در سبز کله خوش آواز راوی
سراینده بلبل ز شاخ صنوبر.
ناصرخسرو.
اگر راست گویند گویند ما
همه راوی و ناسخ ناصریم.
ناصرخسرو.
ای دفتر شعر پدرت آنکه بهر بیت
راوی ز فروخواندن او چون دف تر ماند.
سوزنی.
راویان شعر من در مدح اوبیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

روایت کننده، نقل کننده سخن یاخبرازکسی
( اسم ) ۱ - آنکه حکایتی از دیگری نقل کند روایت کننده . ۲ - کسی که قصیده شاعر را با آواز و لحن خوش نزد مملوک و بزرگان خواند جمع روات ( رواه ) . ۳ - آنکه اخبار و احادیث را روایت کند .
فخر الدین محمد بن محمد بن عمر . از مفسران نامی و صاحب تفسیر معروف (( اسرار التنزیل ) ) است . مرگ وی بسال ۹٠۶ ق روی داده است .

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) روایت کننده . ج . روات .

فرهنگ عمید

۱. کسی که خبر، حدیث، یا حکایتی از دیگری روایت می کند، نقل کنندۀ سخن و خبر از کسی، روایت کننده.
۲. بازگویندۀ شعر و سخن از کسی.
۳. کسی که قصیدۀ شاعری را با لحن خوش در محفلی می خواند.

فرهنگستان زبان و ادب

{narrator} [سینما و تلویزیون] گویندۀ گفتار متن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ـــ نقل کننده احادیث معصومان علیهم السّلام را راوی می گویند.عنوان یاد شده اصطلاحی در علم درایه است و در آن علم، از آن سخن گفته اند. ـــ روایت کننده حدیث از معصوم علیه السّلام با سلسله سند را راوی می گویند.
راوی، در لغت به معنای روایت کننده و کسی است که خبر یا حدیث یا حکایتی را از دیگری روایت می کند.نزد محدثان، راوی کسی است که حدیث را با سلسله سند از معصوم علیه السّلام نقل می کند.در کتاب « کشاف اصطلاحات الفنون » آمده است:«و الراوی عند المحدثین ناقل الحدیث بالاسناد».
شرایط پذیرش خبر واحد از راوی
عالمان علم درایه پذیرش خبر واحد از راوی را مشروط به برخورداری وی از صفات ذیل دانسته اند.
← اسلام
خبر واحد به لحاظ صفات راوی همچون ایمان و عدم ایمان، وثاقت و عدم وثاقت و غیر آن به چهار قسم تقسیم می شود: حدیث صحیح حدیث حسن ، حدیث موثق و حدیث ضعیف که از اصول اقسام حدیث به شمار می روند.

[ویکی فقه] راوی (اصول).
...

دانشنامه عمومی

راوی (باشگاه مبارزه). راوی ( به انگلیسی: The Narrator ) یک شخصیت خیالی است که به عنوان شخصیت اصلی رمان باشگاه مبارزه چاک پالانیوک در سال ۱۹۹۶، اقتباس سینمایی آن در سال ۱۹۹۹ با همین نام، و کتاب های کمیک باشگاه مبارزه ۲ و باشگاه مبارزه ۳ ظاهر می شود. شخصیت مبتلا به بیخوابی و اسکیزوفرنی است. به نام او در طول روز اشاره ای نمی شود و بی نام است ( به عنوان راوی شناخته می شود ) ؛ اما در طول شب و در پی مشکل بی خوابیش، او تبدیل به تایلر دوردن، شخصیتی آشوب گر و پرجذبه می شود.
در سال ۲۰۰۸، تایلر توسط مجله امپایر به عنوان بهترین شخصیت سینمایی در تمام دوران انتخاب شد، مدت کوتاهی پس از آن که باشگاه مبارزه توسط خوانندگان امپایر به عنوان دهمین فیلم برتر تمام دوران انتخاب شد.
راوی اولین بار در یک داستان کوتاه هفت صفحه ای در مجموعه به دنبال شادی در سال ۱۹۹۵ ظاهر شد. این داستان بعداً تبدیل به فصل ششم رمان باشگاه مبارزه شد که پالانیوک در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد.
در رمان ۱۹۹۶، راوی به عنوان یک مرد عادی از طبقه متوسط به تصویر کشیده می شود که در یک شرکت خودروسازی نامشخص کار می کند، که در آن او تصادفات اتومبیل را بررسی می کند تا مشخص کند که آیا یک مدل خودرو باید فراخوان شود یا خیر. او که از بی خوابی و افسردگی رنج می برد، شروع به بازدید از گروه های حمایتی برای افراد مبتلا به بیماری هایی می کند که خودش به آنها مبتلا نیست. این باعث ایجاد کاتارسیس در او می شود و او را قادر می سازد که بخوابد. هنگامی که یک شیاد به نام مارلا سینگر شروع به حضور در گروه ها می کند، مشکلات او و بی خوابیش بازمی گردند.
راوی با مردی به نام تایلر دوردن در حالی که در ساحل برهنه تنها است ملاقات می کند و پس از انفجار آپارتمانش به دلایل نامعلومی با او زندگی می کند. این دو یک گردهمایی هفتگی به نام «باشگاه مبارزه» تشکیل می دهند که در آن آنها و سایر مردان می توانند با در مشت زنی شرکت کنند. پس از اینکه مارلا با تهدید به خودکشی با مقر آنها تماس می گیرد، او و تایلر شروع به رابطه می کنند که راوی را گیج می کند. تایلر یک سازمان فرقه مانند معروف به پروژه «هرج و مرج» ( میهَم در زبان اصلی ) را راه اندازی می کند تا به طور تهاجمی آرمان های ضد مصرف گرایی خود را ترویج کند، اما راوی هنگامی که فعالیت های آن ها مخرب تر می شود به طور پیوسته با گروه پرتنش تر می شود.
عکس راوی (باشگاه مبارزه)

راوی (رپر). کیم وون شیک ( متولد ۱۵ فوریه ۱۹۹۳ ) شناخته شده با نام هنری راوی، رپر، خواننده، ترانه سرا، تولیدکننده و آهنگساز تحت فعالیت کمپانی جلی فیش در کرهٔ جنوبی است. او عضوی از گروه پسرانهٔ ویکس[ ۲] و زیرگروه ویکس ال آر می باشد. [ ۳] او کار سولوی خود را از ۹ ژانویه ۲۰۱۷ با اولین مینی آلبوم خود با عنوان «پی بردن» آغاز کرد. [ ۴]
راوی یکی از ده شرکت کنندهٔ برنامهٔ مایدول بود که در نهایت به عنوان عضوی برای ویکس انتخاب شد و در سال ۲۰۱۲ با آهنگ «ابرقهرمان» شروع به کار کرد. [ ۲] [ ۵] [ ۶] [ ۷] طی مایدول، راوی در موزیک ویدیوی «بذار این از بین بره» از بریان جو و «تکونش بده» از سئو این گوک حضور داشت. [ ۸] [ ۹] او همین طور در نوشتن متن «ابرقهرمان» هم همکاری داشته است.
در سال ۲۰۱۳، او همراه با دیگر اعضای گروه در قسمت چهارم سریال وارثان حضور داشت.
در سال ۲۰۱۴ راوی در آهنگ «دنیا رو بلرزون» از خوانندهٔ آمریکایی، چاد فیوچر حضور داشت. [ ۱۰]
در سال ۲۰۱۵، راوی در مسابقهٔ «شو می د مانی ۴» شرکت کرد ولی در دور دوم از مسابقات حذف شد. [ ۱۱] [ ۱۲] او آهنگ چینی «عشق الماسی» از رین را برای این مسابقه کاور کرد.
در ۷ اوت ۲۰۱۵، کمپانی جلی فیش تریلری برای یک روزشماری عجیب منتشر کرد که در آن تمام اعضا غیب شدند و فقط لئو و راوی ماندند. این باعث گمانه زنی های طرفداران برای ایجاد یک زیرگروه شد که در نهایت زیرگروه ویکس ال آر تشکیل شد. [ ۱۳]
جلی فیش تأیید کرد که ویکس ال آر اولین زیرگروه گروه ویکس خواهد بود که متشکل از رپر راوی و ووکالیست لئو است. مینی آلبوم شروع به کار آن ها با عنوان «دروغگوی زیبا» در ۱۷ اوت ۲۰۱۵ منتشر شد. [ ۱۴] [ ۱۵] [ ۱۶] آن ها در همان روز اولین شوکیس خود را هم برگزار کردند. [ ۱۷] [ ۱۸]
در دسامبر ۲۰۱۵، راوی در آهنگ «وقتی که بارون می باره» از گروه ملودی دی حضور داشت. [ ۱۹] [ ۲۰]
در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، راوی تیزری از اولین میکس تیپ خود با عنوان «تولد دوباره» منتشر کرد که توسط خودش، نوشته، آهنگسازی و تولید شده است. [ ۲۱]
در ۴ ژانویه ۲۰۱۶، راوی اولین پیش نمایش خود را از میکس تیپش با ترک «باید کجا برم» همراه با میکرودات منتشر کرد. [ ۲۲] [ ۲۳] پیش نمایش بعدی آهنگ «او اکس» بود که همراه با بیسیک، برندهٔ «شو می د مانی ۴» در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶ منتشر شد. [ ۲۴] [ ۲۵] آهنگ سوم «دخترای خوب» نام داشت که همراه با هان هه و سولمَن در ۴ فوریه منتشر شد. [ ۲۶] چهارمین و آخرین پیش نمایش آهنگ «حرکت» بود که ۲۲ فوریه منتشر شد. [ ۲۷] [ ۲۸] همهٔ پیش نمایش های منتشر شده در کانال یوتویوب رسمی ویکس و همین طور سوند کلود راوی منتشر شد. [ ۲۹] [ ۳۰] [ ۳۱] در ۴ مارس ۲۰۱۶، ترک لیست بر روی اینستاگرام راوی قرار گرفت. ورژن کامل «ریبرث» در ۱۲ مارس ۲۰۱۶ منتشر شد و راوی شوکیسی را به مناسبت انتشار آن در روزهای ۱۹ و ۲۰ مارس برگزار کرد[ ۳۲] [ ۳۳] [ ۳۴] که در آن بیسیک و اِسبی و سم و اسپک به عنوان اجراکننده و اعضای ویکس، لئو، ان، کن، هونگ بین و هیوک هم به عنوان مهمان حضور داشتند. [ ۳۵] [ ۳۶] [ ۳۷]
عکس راوی (رپر)

راوی (رود). راوی رودی است که به چناب می ریزد. این رود از شمال شرقی کشور هند و شرق پاکستان می گذرد. طول آن ۷۲۰ کیلومتر ( ۴۵۰ مایل ) است. راوی یکی از پنج شاخاب ( رود فرعی ) است که بر روی هم سیستم رودخانه ای سند را تشکیل می دهند. راوی از رودهای ناحیه پنجاب محسوب می شود.
عکس راوی (رود)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

راوی (narrator)
شخصی در داستان، که داستان را روایت می کند. راوی در کنار نویسنده و خواننده (مخاطب)، از ارکان نقل داستان است. کار نویسنده آفرینش جهان داستان و افراد و وقایع آن است و کار خواننده فهم و تعبیر داستان. راوی در درون جهان داستان زندگی می کند و آن را به گونه ای نشان می دهد که خواننده بفهمد.
زاویۀ دید. راوی هر داستانی خصوصیت ها و محدودیت هایی دارد که تعیین می کنند نویسنده چگونه می تواند داستان را نقل کند. مهم ترین آن ها این است که راوی فقط می تواند چیزهایی را به خواننده بگوید که خود تجربه کرده است. زاویۀ دید بر چهار نوع است: اول شخص، دوم شخص، سوم شخص محدود، و سوم شخص دانای کل. سوم شخص و اول شخص متداول اند، ولی دوم شخص بسیار کم به کار می رود. راویِ اول شخص شخصیتی در خود داستان است. او کارهایی انجام می دهد، قضاوت هایی می کند، نظرها و گرایش هایی دارد و برحسب نگاهی که به رویدادها دارد، چیزهایی می گوید و چیزهایی نمی گوید. خواننده باید به شخصیت راوی پی ببرد تا از حقیقت سردر آورد. این راوی معمولاً با ضمیر اول شخص «من» شناخته می شود. راویِ دوم شخص ظاهراً خودِ خواننده است و خود را با ضمیر «تو» می نمایاند. این زاویۀ دید هرچند علی الاصول محال نیست، کارکرد مطلوبی ندارد. خواننده ای که برای خود روایت کند هرگز به خود «تو» نمی گوید و هرچه این راوی بگوید مورد تردید است. اما اگر راوی دوم شخص کارش را خوب انجام دهد، خواننده خودش را در بطن داستان خواهد دید. زاویۀ دید سوم شخص محدود با زاویۀ دید اول شخص شباهت زیادی دارد، با این تفاوت بارز که ضمیر سوم شخص جای ضمیر اول شخص را می گیرد. پیرنگ حول یک قهرمان یا شخصیت اصلی می چرخد و فقط آنچه که به او مربوط می شود دربر می گیرد. اما قهرمان راوی نیست. راوی حضور خارجی ندارد. کاری نمی کند، قضاوتی نمی کند، اظهار عقیده ای نمی کند. اصلاً وجود عینی در داخل یا خارج داستان ندارد. ولی از افکار و احساسات قهرمان ـ اما نه هیچ شخصیت دیگری ـ آگاه است. این راوی می تواند جزئیاتی نقل کند که قهرمان به آن ها برمی خورد ولی توجه نمی کند. راوی سوم شخصِ محدود از راوی اول شخص قابل اعتمادتر است. راوی دانای کل نیز حضور خارجی در داستان ندارد و خود کاری نمی کند. ولی همه چیز را می بیند، حتی چیزهایی را که هیچ کس دیگر در داستان نمی بیند. وی از گذشته، حال، آینده و از همۀ افکار و احساسات شخصیت های داستان آگاه است. از این رو داستان در هر لحظه می تواند روی هر شخصیتی، یا حتی واقعه ای که شخصیتی در آن حضور ندارد، تمرکز کند. راوی سوم شخص دانای کل معمولاً قابل اعتمادترین راوی است. این راوی ممکن است اظهارنظر و قضاوت هم دربارۀ رفتار شخصیت ها بکند.

جدول کلمات

ماج

مترادف ها

narrator (اسم)
سخنگو، گوینده، راوی، گوینده داستان

storyteller (اسم)
قصه گو، نقال، راوی، داستان سرا

فارسی به عربی

راوی

پیشنهاد کاربران

سلیم
راوی: بازگو کننده یک سخن و معمولن به بازگو کنندگان سخنان پیامبران و امامان می گویند.
راو
داستان گو
ماج
مج، داستانسرا، روایتگر، گوینده، محدث، ناقل
واژه شکل عربی دارد. هر چند در برخی موارد واژگان انگلیسی با حروف و معانی یکسان که ریشه در زبان های قدیمی دیگر چون لاتین دارد، موضوع را مبهم می نمایند. با این همه پی بردن به وجه اشتراکات اهمیت کمتری از اصل کلمه ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

راوی/ ravi به لحاظ حروف اصلی و معنی بسیار مشابه است با فعل انگلیسی rave به معنی
to talk or write with extravagant enthusiasm
کلمات" وعده" و "ارث" نیز به شکل های مشابه در زبان انگلیسی و لاتین وجود دارد. جهت توضیحات کامل لطفا به قسمت نظرات در این واژه ها مراجعه فرمایید.
برگرفته از کانال زبانشناسی Originally Same در youtube.

مج
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هیوالاک، هیوالار ( هیوال از کردی: هه وال= روایت + پسوندهای یاتاکی ( = فاعلی ) «اک، ار» )
سورونار، سوروناک ( سورون از اوستایی: سورون وَنت= روایت + پسوند «اک، ار» )
...
[مشاهده متن کامل]

اَیوچیتو، اَیوچیتاک، اَیوچیتار ( اَیوچیت از سنسکریت: اَیوچیتَ، اَیوچیتیا= روایت + پسوندهای «او، اک، ار» )
آمْنیاک، آمنیار ( آمنیا از سنسکریت: آمنایا= روایت + پسوندهای «اک، ار» )

بپرس