رباخور


مترادف رباخور: تنزیل خوار، رباخوار، سودخوار، نزولخوار

لغت نامه دهخدا

رباخور. [ رِ خوَرْ/ خُرْ ] ( نف مرکب ) رباخوار. رباخواره :
رباخواری مکن این پند بنیوش
که با شیر رباخور کرد خرگوش.
نظامی.
و رجوع به رباخوار و رباخواره و ربا شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه ربا خورد نزول خور .

پیشنهاد کاربران

بپرس