ربیون

لغت نامه دهخدا

ربیون. [ رِب ْ بی یو ] ( ع اِ ) ج ِ رِبّی ( در حالت رفع )، و هم الوف من الناس. قال اﷲ تعالی :و کَاءَیِّن ْ من نبی قاتل معه ربیون کثیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). و رجوع به رِبّی و ربیین شود.

فرهنگ فارسی

جمع ربی و هم الوف من الناس

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رِبِّیُّونَ: دانشمندان الهی مسلک (جمع کلمه ربّی است ، که نظیر کلمه ربانی به معنای کسی است که مختص برای رب العالمین باشد ، یعنی جز به کار خدا به هیچ کار دیگر مشغول نباشد ، ولی بعضی گفتهاند مراد از این کلمه هزاران و مراد از کلمه ربّی هزار است )
ریشه کلمه:
ربب (۹۸۰ بار)

«رِبِّیُون» جمع «رِبِّی» (بر وزن ملّی) است و به کسی گفته می شود که ارتباط و پیوند او با خدا محکم; با ایمان، دانشمند، با استقامت و با اخلاص باشد.
. ربّی بکسر اول مثل ربّانی کسی است که مخصوص به خدا باشد و به غیر خدا مشغول نشود بقولی: ربّیون به معنی هزاران و ربّی به معنی هزار است. و «کَاَیِّنْ» کلمه تکثیر می‏باشد (المیزان) یعنی: چه بسا پیغمبر که بسیاری از مخصوصان خدا همراه وی کارزار کردند. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است. در اقرب الموارد و قاموس گفته ربّی واحد ربّیون به معنی هزارن نفر است.

پیشنهاد کاربران

ربیون: از رب است
پرورش دهنده، مربی، آموزگار
کسانی اند همراه پیامبران و زیر نظر آنان به مقام مربیگری می رسند
کسانی اند در تحت آموزش پیامبران و با اذن از خداوند و رسول آموزگار مردم می شوند.
بنظر میرسد کسانی اند که بعد از هر پیامبری هدایت مردم بعهده آنهاست مانند ائمه و . . .
کلمه ( ربیون ) جمع کلمه ( ربی ) است ، که نظیر کلمه ( ربانی ) به معنای کسی است که مختص برای رب العالمین باشد، یعنی جز به کار خدا به هیچ کار دیگر مشغول نباشد.

بپرس