رتاج

فرهنگ اسم ها

اسم: رتاج (دختر) (عربی) (تلفظ: retāj) (فارسی: رِتاج) (انگلیسی: retaj)
معنی: در بزرگ، دروازه، درِ بزرگ، درِ بزرگ که غالباً بندند و از درِ کوچکی که در آن تعبیه شده باشد، آمد و رفت کنند، به کسر ر، در بزرگی که قالبا بسته است و از در کوچکی که در آن تعبیه شده رفت و آمد کنند
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

رتاج. [ رِ ] ( ع اِ ) درِ بزرگ که بر آن در کوچک باشد، منه : رتاج الکعبة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). دروازه بزرگ که در خرد میان او باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). در بزرگ. ( دهار )( از اقرب الموارد ). در بسته که بر آن در کوچک باشد.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) نام مکه. ( منتهی الارب ). و رجوع به رَتَج شود. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و در حدیث آمده است : قرار داد مالش را ( چهارپایانش را ) در رتاج کعبه ؛ یعنی قرار داد آن را هدی ( آنچه از چارپایان به مرد هدیه کنند، به حرم اهدا کنند برای قربانی ) و از اینرو «باب » را بکنایه آورده اند که مدخل آن است. ( از اقرب الموارد ). || ناقة رتاج الصلا؛ شتر ماده استوارخلقت پرگوشت. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ج ، رُتَّج. و در حدیث آمده است : و کانت الجراد تأکل مسامیر رتجهم ؛ یعنی ملخ نگهبانان یا ساربانان شتران استوارخلقت آنان را می خورد. ( از اقرب الموارد ). || شتران لاغر. ( غیاث اللغات ). اما درمتنهای عربی دیده نشد. || بند در. ( غیاث اللغات ). کلیدانه. ( از اقرب الموارد ) : سالها رتاج آن کار بسته بماند که مصاعد آن قلعه با فلک همراز بود و با ملک هم آواز. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
او بود حاضر منزه از رتاج
باقی مردم برای احتیاج.
مولوی.

فرهنگ فارسی

در بزرگ که بر آن در کوچک باشد یا در بسته که بر آن در کوچک باشد یا نام مکه .

فرهنگ عمید

۱. در بزرگ.
۲. در بزرگ بسته ای که در کوچکی میان آن باشد.

پیشنهاد کاربران

نام مقدس و مذهبی میباشد
دری بزرگ ، که درمیان آن دری کوچک باشد

بپرس