رزرو کردن


معنی انگلیسی:
bespeak

مترادف ها

reserve (فعل)
اندوختن، اختصاص دادن، رزرو کردن، کنار گذاشتن، منتقل کردن، از پیش حفظ کردن، پس نهاد کردن، تودار بودن

book (فعل)
توقیف کردن، رزرو کردن، در کتاب یا دفتر ثبت کردن

فارسی به عربی

کتاب

پیشنهاد کاربران

جا گرفتن، اندوختن یا اندوخته کردن.
جا گذاشتن، اندوخته گذاشتن به جای رزرو گذاشتن،
جا نگه داشتن، اندوخته نگه داشتن

بپرس