رساله الحقوق

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] رسالة الحقوق. رسالة الحُقوق عنوان حدیثی طولانی از امام سجاد(ع)است. این حدیث حاوی بیش از ۵۰ تکلیف و وظیفه مؤمن نسبت به دیگران است. رساله حقوق همچون درسنامه اخلاقی مؤمن در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. وظایف فرزند در برابر پدر، مادر، وظایف همسران نسبت به یکدیگر و فرزندان و نیز وظیفه همسایه، استاد، شاگرد، امام جماعت، حکومت از جمله موضوعات این رساله است.
به دلیل جایگاه خاص و محتوای جامع رساله حقوق، ترجمه ها و شرح های متعددی بر آن نوشته و منتشر شده است.

[ویکی اهل البیت] رسالة الحقوق. رسالة الحقوق از آثار جاودان، ماندگار، پرارج و گران مایه ای است که از سیدالساجدین امام زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام برای شیعیان به یادگار مانده است و همواره مورد توجه بوده و هست. رسالة الحقوق، رساله ای کوچک اما حاوی مطالبی عمیق در باب حقوقی است که بر عهده ی انسان است و لازم است یک انسان الهی آن ها را رعایت نماید.
در ابتدا ذکر چند نکته لازم است:
تحقیقی درباره اسناد و رجال آن:
مصادر حدیثی اتفاق دارند که این کتاب یا رساله از امام زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام (48-94 ه) است. رساله الحقوق به روایت صحابی بزگوار امام سجاد علیه السلام یعنی ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دیار معروف به ابی صفیه الازدی الکوفی متوفی به سال (150 ه) است. او امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام را ملاقات کرده است.
پیشین ترین منابع حدیثی که رساله حقوق امام سجاد علیه السلام را به طور کامل ثبت کرده اند، عبارتند از:
برای اعتبار این رساله همین بس که بزرگان از محدثین این رساله را در کتاب هایشان آورده اند مخصوصاً معتبرترین آن ها کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق است که به قول مولف آن، این کتاب حجت است میان او و خداوند متعال و احادیث کتاب را از کتب مشهور و مرجع استخراج کرده است و ذکر رساله الحقوق در این کتاب برای سندیت و اعتبار آن کافی است!

[ویکی فقه] رساله الحقوق که بدین نام خوانده می شود یکی از چند اثر منسوب به امام سجاد (علیه السّلام) است که مآخذ مختلفی نام این رساله در آن آمده است. در این رساله امام سجاد (علیه السّلام) همه حقوقی که مربوط به حقوق فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و .... را بیان داشته است. در این نوشتار منابعی که این رساله را ذکر کرده اند و همچنین فهرستی از حقوقی که امام در این رساله بیان داشته است را ارائه خواهیم کرد.
یکی از آثار قیم و ارزشمند نفس قدسی حضرت زین العابدین (علیه السلام) که نشانه ای بارز بر جامعیت علمی آن امام همام بوده و دلیلی روشن بر اهتمام حضرت به تبیین معارف اصیل اسلامی می باشد، نامه ای است که حضرت به یکی از اصحاب خود نگارش فرموده اند و چون حاوی حقوق عدیده ای است که محیط بر انسان است به عنوان رسالة الحقوق شهرت یافته است. برای شناخت ارزش این رساله باید اولا به زمان نگارش آن که عهد حاکمیت دوباره جاهلیت بر بلاد اسلامی به همراه سلطه جور حاکمان زورمدار و معاند اموی است، توجه نمود که چگونه در چنین عصری حضرت به بیان یک نظام نامه حقوقی و اخلاقی مترقی و جامع می پردازند که به تحقیق فراتر از هر عصری و مصری، بر بلندای زمان و تاریخ ایستاده و تا ابدیت، قرین حق و واقعیت می باشد. ثانیا آن را با نظامنامه های حقوقی و اخلاقی در عصر مدنی و پیشرفت مقایسه نموده تا عظمت آن آشکار شود.در عصری که تمدن خود ساخته بشر مدتی ارائه نظام حقوقی و اخلاقی فراگیر حتی برای حیوانات می باشد و با شعارهای تو خالی، چشم و گوش بسیاری از کسانی که از آب گوارای فرهنگ اسلامی بی بهره مانده و به سراب فرهنگ مادی غرب و شرق دلخوش نموده اند را پر کرده و با کمال تاسف آنها را نسبت به فرهنگ اصیل و غنی و انسان ساز اسلام کم توجه و غافل ساخته اند. آری در این عصر همه متفکران جهان بشریت جمع شوند و آثار مکتوب خود را ارائه دهند، آنگاه حاصل آن با این رساله شریف که اثر نورانی یک ولی خداست، مقایسه شود تا برتری، جامعیت، واقع نگری، اتقان و الهی بودن آن آشکار گردد.برای بحث پیرامون این رساله گرانقدر باید قبل از هر چیز راجع به واژه حق و معانی و اصطلاحات و کاربردهای آن توضیح مختصری ارائه داد، آنگاه به مصادر آن و فهرستی از حقوق مورد بحث در آن اشاره نموده و سپس با دسته بندی آنها متن رساله را مورد دقت و بررسی قرار داد.این رساله را عالم بزرگ ثقةالاسلام ثابت بن ابی صفیّه معروف به ابوحمزه ثمالی شاگرد امام سجّاد (علیه السلام) نقل کرده است،
جلالی، سیدمحمدرضا، جهاد الامام السجاد زین العابدین علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السّلام)، ص۲۵۵.
رساله حقوق حضرت زین العابدین (علیه السلام) در منابع مختلف روایی شیعه روایت شده است که گرچه در بعضی با استناد و در بعضی به صورت مرسل ذکر شده و تفاوت های مختصری نیز با هم دارند، ولی در اصول و عناوین حقوق و متن آن تقریبا یکسان می باشند.از جمله مصادر قدیمی و دست اول که در آن این رساله شریف روایت شده است یکی تحف العقول است که در آن این مجموعه بدون سند آمده است و دیگری کتاب من لا یحضره الفقیه است که مؤلف آن شیخ صدوق نیز آن را بدون سند ذکر کرده است. ولی خود ایشان آن را در کتاب دیگر خود به نام خصال با سند آورده اند. چه اینکه در کتاب الامالی خود نیز آن را با سند روایت کرده است. و سپس این روایت در کتاب شریف وسایل الشیعه توسط حر عاملی از شیخ صدوق ذکر شده است.در کتاب مکارم الاخلاق نیز این حدیث ذکر شده است.لازم به ذکر است در کتاب من لا یحضره الفقیه که از کتب معتبره شیعه است، گرچه این روایت در خود کتاب بدون سند است ولی شیخ صدوق در مشیخه خود که در کتاب برای ذکر سلسله اسناد روایاتی که ایشان آن را روایت کرده اند گردآوری شده، سند خود را ذکر کرده است. بنابراین این مجموعه در کتب معتبره آمده و علمای بزرگ شیعه به آن اعتماد فرموده اند. (لازم به ذکر است استاد محقق حجت الاسلام و المسلمین حاج سیدمحمدرضا جلالی در ضمن تحقیقی جامع و کامل، بحث بدیع و بسیار جالبی را پیرامون اسناد این روایت شریف در بخش الحاقی کتاب با ارزش خود به نام جهاد الامام السجاد (علیه السلام) مطرح فرموده اند که حقیقتا، قابل تقدیر می باشد. در این بحث طرق مختلف ائمه حدیث شیعه به جناب ابوحمزه ثمالی و ارزیابی مفصل از مجموعه سند و مصادری که این روایت را نقل کرده اند، مطرح و به این نتیجه قطعی رسیده اند که روایت از نظر سند قابل اعتماد و وثوق بوده و محل کمترین شبهه و ایراد نمی باشد.)
جلالی، سیدمحمدرضا، جهاد الامام السجاد زین العابدین علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السّلام)، ص۲۵۵ - ۲۶۹.
در زیر ترجمه رساله را برابر ضبط صدوق در خصال می آوریم:بدان که خدای (عزّوجلّ) را بر تو حق هاست، که تو را فرا گرفته است در هر جنبشی یا آرامشی، یا حالتی یا در هر جائی که در آن فرود آیی، یا در عضوی که آن را بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرف کنی.پس بزرگترین حق های خدای (تبارک و تعالی) بر تو، آنست که برای خود واجب ساخته، که آن اصل حق هاست. پس آنچه بر تو برای تو واجب ساخته، از سر تا به پاست، با اندام های گوناگون که تو راست. پس خدای عزوجل، برای زبان تو بر تو حقی قرار داده است و برای گوش تو بر تو حقی، و برای دیده ات بر تو حقی، و برای دستت بر تو حقی، و برای پایت بر تو حقی، و برای شکمت بر تو حقی، و برای عورتت بر تو حقی. پس این هفت اندامند که کارها با آنها پدید آید.پس خدای، عزوجل، برای کارهای تو، بر تو حق ها نهاده است. برای نمازت حقی و برای روزه ات حقی. و برای صدات حقی. و برای قربانیت حقی. و برای کارهایت بر تو حق هاست سپس حق های دیگران که بر تو واجب است.واجب ترین آن بر تو حق های پیشوایان است. پس حق های رعیت تو. پس حق های خویشاوند تو. این حق هاست که از آن حق هایی جدا می شود.اما حق پیشوایان تو سه حق است. واجب ترین آن حق آنکه تو را با نیرو اداره کند. پس حق آنکه تو را تعلیم دهد. پس حق آنکه مالک تو باشد. و هر کس که تدبیر کار با او باشد پیشواست.و حق های رعیت تو سه حق است، واجب ترین آن بر تو حق کسی که به خاطر قدرت تو رعیت توست. پس حق کسی که در آموختن رعیت توست، چه نادان رعیت داناست، پس حق کسی که بر آن تسلطی داری. زن یا غلام یا کنیز.و حق های خویشاوندان تو بسیار ست و به هم پیوسته به اندازه نزدیکی پیوند خویشاوندی.و واجب تر آن بر تو حق مادر توست. پس حق پدرت. پس حق فرزندنت. پس حق برادرت.پس نزدیک تر، پس نزدیک تر، پس سزاوارتر، پس سزاوارتر، سپس حق مولای تو که بر تو حق نعمت دارد. پس حق آنکه هم اکنون به تو نعمت می دهد (ظاهرا حق آنکه تو بر او نعمتی داری. چنانکه در تفصیل به خوبی آشکارست).پس حق آنکه به تو احسانی کرده. پس حق آنکه برای نماز تو اذان می گوید. پس حق پیش نماز تو.پس حق همنشین تو. پس حق همسایه تو. پس حق رفیق تو، پس حق شریک تو. پس حق مال تو. پس حق وام خواه تو.پس حق آنکه با تو آمیزش دارد. پس حق آنکه بر تو ادعائی دارد. پس حق آنکه تو بر او ادعائی داری. پس حق آنکه با او مشورت کنی. پس حق آنکه رای خود را به تو گوید. پس حق آنکه از او اندرز خواهی. پس حق آنکه تو را اندرز دهد. پس حق آنکه از تو بزرگ تر است. پس حق آنکه از تو کوچک تر است. پس حق آنکه از تو چیزی خواهد. پس حق آنکه تو از او چیزی خواهی. پس حق آنکه به گفتار یا به کردار به تو بدی کرده، از روی عمد یا بدون عمد. پس حق هم دینان تو.پس حق اهل ذمه تو (که در پناه مسلمانانند). پس حق هایی که به موجب های گوناگون و سبب های مختلف پدید می آید. خوشا به حال کسی که خدا او را به گزاردن حق هایی که بر او واجب فرموده یاری کند و او را موفق و استوار بدارد.
صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۵۶۵.
...

[ویکی شیعه] رسالة الحُقوق عنوان حدیثی طولانی از امام سجاد(ع)است. این حدیث حاوی بیش از ۵۰ تکلیف و وظیفه مؤمن نسبت به دیگران است. رساله حقوق همچون درسنامه اخلاقی مؤمن در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. وظایف فرزند در برابر پدر، مادر، وظایف همسران نسبت به یکدیگر و فرزندان و نیز وظیفه همسایه، استاد، شاگرد، امام جماعت، حکومت از جمله موضوعات این رساله است.
به دلیل جایگاه خاص و محتوای جامع رساله حقوق، ترجمه ها و شرح های متعددی بر آن نوشته و منتشر شده است.
«حقوق» جمع «حق» است و مراد از حق، در ترکیب اضافی «رسالة الحقوق» تکالیف و وظایفی است که خداوند نسبت به دیگران ـ اعم از انسانها و دیگر موجودات ـ بر عهده انسان نهاده است. حقوق در این ترکیب، منحصر به تکالیف واجب شرعی مؤمن نیست و شامل احکام استحبابی و نیز وظایف عرفی و اجتماعی نیز می شود. همچنین، احکامی که در رساله حقوق مطرح شده، تنها شامل احکامی نیست که پایمال کردن آنها گناه محسوب شود یا موجب مجازات دنیوی (حد و تعزیر شرعی) می گردد، بلکه رساله حقوق در بردارنده احکام اخلاقی و رفتاری مؤمن اعم از واجب و مستحب است.

[ویکی اهل البیت] رسالة الحقوق نامه امام سجاد علیه السلام به یکی از اصحاب خویش است که در کتابهای حدیثی نقل شده و به صورت مستقل نیز چاپ شده است. این رساله بیش از 50 حق از حقوقی که در این عالم بر عهده انسان است را بیان می کند.
راوی رساله الحقوق ابوحمزه ثمالی(متوفی به سال 150 ه) است که یکی از چهره های معروف عرفانی و معنوی شیعه است. و چهار امام معصوم یعنی امام سجاد،امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام را ملاقات کرده است.
قدیمی ترین منابع حدیثی که رساله حقوق امام سجاد علیه السلام را به طور کامل ثبت کرده اند، عبارتند از:
هر چهار کتاب از منابع معتبر، مورد استناد و متداول میان شیعیان است و سایر منابع، این رساله را باواسطه یا بدون واسطه از این منابع نقل می کنند. در حدیث من لایحضر سلسله سند نقل نشده و حدیث مرسل است. در فلاح السائل از سید بن طاووس نقل شده که این رساله را با سند از شیخ کلینی روایت نموده است که نشان دهنده ی آن است که این رساله به صورت مسند نزد شیخ کلینی موجود بوده است.
تفاوت هایی در نقل رسالة الحقوق در این سه کتاب وجود دارد. از جمله آن که در تحف العقول و خصال در آغاز رسالة الحقوق، مقدمه ای آمده که به منزله فهرست رساله، اما در من لایحضره الفقیه رساله به عبارت «و حق الله الاکبر علیک» آغاز می گردد و این مقدمه را ندارد.
در من لایحضر تصریح نشده است که حقوق مذکور رساله ای است از امام سجاد علیه السلام ولی در خصال به این نکته تصریح شده است و عبارت چنین است: الحقوق الخمسون التی کتب بها علی بن الحسین سید العابدین علیه السلام الی بعض اصحابه...
شماره حقوق در تحف العقول، هم در مقدمه و هم متن رساله، 50 حق است در حالی که در خصال و من لایحضره الفقیه تعداد آن به 51 حق می رسد. در این دو کتاب، حق حج پس از حق نماز و پیش از حق روزه آمده و در تحف العقول نیامده است و این در حالی است که در مقدمه رساله در خصال، حق حج ذکر نشده و از این جهت همانند تحف العقول است. همچنین در مقدمه رساله در خصال حق بدهکار ذکر شده ولی در متن رساله نیامده است. متن تحف العقول اندکی مبسوط تر از نقل صدوق است.
امام سجاد علیه السلام در ابتدای نامه خطاب به صحابی خود می فرماید: خدایت مورد رحم و محبت قرار دهد! آگاه باش که خداوند بر تو حقوقی دارد. درباره حرکت و سکون و هر جایگاهی که در آن قدم نهی و برای هر عضوی از اعضای تحت فرمان تو و هر ابراز و امکاناتی که آن ها را به استخدام درمی آوری و اما حق خویشاوندان بسیار است و هر چه خویشاوندی نزدیک تر باشد حقوق نیز بیشتر و جدی تر خواهد بود. ضروری تر از همه حق مادر سپس حق پدر و پس از آن حق فرزند و در مرحله بعد حق برادر و در مراتب بعد هر کدام که نزدیک تر و نزدیک ترند. برخی از این حقوق مهم تر و گران تر از سایر حقوق بشمار می آیند.

دانشنامه آزاد فارسی

رسالة الحقوق
کتابی به عربی، منقول از امام زین العابدین (ع). این اثر در منابع کهن همچون من لایَحُضُره الفقیه، خصال شیخ صدوق و تُحَف العقول ابن شعبۀ حرّانی نقل شده است و به طور جداگانه و نیز همراه با شرح و ترجمۀ فارسی بارها چاپ شده است. در این رساله حقوق و وظایف گوناگونی که انسان ها نسبت به همدیگر، نسبت به خود و خدا دارند، بیان شده است. از شرح های آن یکی شرح توفیق الفکیکی، و دیگری شرح سید حسن قبانچی مشهور است.

پیشنهاد کاربران

بپرس