رساله فی استصحاب العدم الازلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رسالة فی استصحاب العدم الأزلی (کتاب). «رسالة فی استصحاب العدم الازلی»، مقاله مختصری است به قلم آقا ضیاء الدین عراقی (متوفی ۱۳۶۱ ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربی . نویسنده، از بهترین شاگردان آخوند خراسانی و کتاب «مقالات الاصول» وی، از مهم ترین مصادر اصولی معاصر به شمار می آید.
رساله، بسیار مختصر و دشوار و فاقد باب بندی و فصل بندی است.

[ویکی نور] رسالة فی استصحاب العدم الازلی، مقاله مختصری است به قلم آقا ضیاء الدین عراقی (متوفی 1361ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربی. نویسنده، از بهترین شاگردان آخوند خراسانی و کتاب «مقالات الأصول» وی، از مهم ترین مصادر اصولی معاصر به شمار می آید.
رساله، بسیار مختصر و دشوار و فاقد باب بندی و فصل بندی است.
برای اینکه بدانیم که آیا استصحاب در عدم های ازلی جاری می شود یا خیر، می بایست قبلا سه مقدمه برایمان روشن شود:
مؤلف، در ادامه با تکیه بر سه مقدمه مزبور، در مورد جریان استصحاب عدم ازلی اظهار نظر فرموده است.

[ویکی فقه] رساله فی استصحاب العدم الازلی (کتاب). «رسالة فی استصحاب العدم الازلی»، مقاله مختصری است به قلم آقا ضیاء الدین عراقی (متوفی ۱۳۶۱ ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربی . نویسنده، از بهترین شاگردان آخوند خراسانی و کتاب «مقالات الاصول» وی، از مهم ترین مصادر اصولی معاصر به شمار می آید.
رساله، بسیار مختصر و دشوار و فاقد باب بندی و فصل بندی است.
گزارش محتوا
برای اینکه بدانیم که آیا استصحاب در عدم های ازلی جاری می شود یا خیر، می بایست قبلا سه مقدمه برایمان روشن شود: ۱. مقید کردن یک شی ء به شی ء دیگر، بازگشتش به در نظر گرفتن نوعی اضافه و نسبت میان آن دو چیز است، بنابراین جایگاه این اضافه، تنها ذهن می باشد... بر این اساس باید گفت این گونه نسبت ها و اضافات با اضافات مقولی و نسبت های خارجی تفاوت نوعی دارد؛ ۲. از آن جا که برای استصحاب هر یک از دو طرف نقیض، ترتب اثر بر نقیض آن کافی است بی آنکه نیازی به ترتب اثر بر خودش باشد، بی تردید اگر اثر، مترتب باشد بر چیزی که مقید به یک امر وجودی است، برای نفی آن اثر کافی است که نقیض شی ء مقید به وصف را استصحاب نماییم؛ ۳. قید (خواه به صورت وصف باشد خواه به صورت غیر وصف)، در ظرف عارض شدن ویژگی قیدیت بر آن، دارای اثر می شود؛ ناگزیر وصف، در مرتبه ای متاخر از قیدیتش، از اثر شرعی برخوردار می گردد، بنابراین عدم شی ء دارای وصف، در همین مرتبه، دارای اثر است، چون در همین مرتبه است که نقیض وجود شی ء متصف به اثر می باشد، پس مطلق نبودن ذات، دارای اثر نیست، بلکه آن نبودنی اثر دارد که متاخر از قیدیت باشد و می دانیم که قیدیت، خود، متاخر از ذات است، بر این اساس می توان گفت در استصحاب عدمی ، مرکز استصحاب، عدمی است که به اندازه دو رتبه از ذات متاخر باشد. مؤلف، در ادامه با تکیه بر سه مقدمه مزبور، در مورد جریان استصحاب عدم ازلی اظهار نظر فرموده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس