رساله منطقی فلسفی

دانشنامه عمومی

رساله منطقی - فلسفی ( به لاتین: Tractatus Logico - Philosophicus ) که گاهی به اختصار تراکتاتس خوانده می شود، نام تنها کتابی است از ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی که در زمان حیات وی به چاپ رسید. او این کتاب را در دوران سربازی و اسارت در جنگ جهانی اول نوشت. اولین چاپ آن به زبان آلمانی با نام Logisch - Philosophische Abhandlung در سال ۱۹۲۱ بود و امروزه به عنوان یکی از مؤثرترین کتاب های فلسفی قرن بیستم شناخته می شود. این کتاب شامل پیش گفتار، فهرست نمادهای رساله منطقی - فلسفی، درآمدی بر این کتاب نوشته برتراند راسل، پیش گفتار نویسنده و متن رساله منطقی - فلسفی است.
متن رساله شامل هفت گزاره است که هر یک زیربخش هایی دارد. ویتگنشتاین در این کتاب به شرط هایی پرداخته که به وسیله یک زبان منطقی برآورده شوند. راسل نوشته شدن این کتاب را به این دلیل که ویتگنشتاین در این کتاب به قاعده های دستور زبان فلسفی پرداخته با اهمیت دانسته است.
ویتگنشتاین جهان را شامل تمام آنچه وضع واقع است می داند یعنی مجموعه ای از بوده ها ( آنچه هست ) و اشیاء که بودن جهان را تعیین کرده اند. او وضع واقع را شامل بوده ها می داند که وجود وضعیت چیزها می باشد. جوهر جهان فقط می تواند یک صورت را تعیین کند و نمی تواند هیچ گونه خصلت های مادی را تعیین کند. ویتگنشتاین همانند برخی از دیگر فیلسوفان جوهر را چیزی که مستقل از آنچه واقع است می داند و در تأیید نظر خود آن را دارای صورت و گنجانیده ( محتوا ) می نامد. او امور را به دو دسته ایستا و نااستوار تقسیم می کند و سپس به تعریف نگاره می پردازد. او نگاره ها را بوده هایی می داند که موقعیت چیزها را در مکان منطقی یعنی وجود داشتن یا نداشتن وضعیت چیزها را بر ما مشخص می کنند. او درست یا نادرست بودن نگاره را منوط به صرفاً شناخت آن نگاره نمی داند بلکه تطبیق نگاره را با واقعیت شرط اصلی شناخت درستی یا نادرستی آن می داند. فلسفه باید عنصر اندیشیدنی را کرانمند سازد یعنی برایش مرز تعیین کند و برای عنصر نااندیشیدنی نیز چنین کند. به این دلیل فلسفه عنصر نااندیشیدنی را از درون به وسیله عنصر اندیشیدنی محصور می کند و بیانگر عنصر ناگفتنی است بدین طریق که عنصر گفتنی را به روشنی بازمی نماید. صورت کلی یک گزاره در منطق همان گوهر گزاره است. توصیف کلی ترین صورت یک گزاره توصیف نخست نشانه کلی واحد و یگانه منطق است. فرگه می گوید هر گزاره ای که درست تشکیل شده باشد باید معنایی داشته باشد و ویتگنشتاین می گوید هر گزاره ممکن درست تشکیل شده است و اگر معنایی نداشته باشد سبب آن فقط این است که ما به برخی از سازه های آن هیچ نشانگری نداده ایم. او در ادامه می گوید که بحث بر سر تعدادی از مفهوم های بنیادی نیست که باید مشخص شوند بلکه سخن بر سر بیان یک قاعده است. ویتگنشتاین در ادامه رساله منطقی - فلسفی به بررسی ارتباط گزاره ها با یکدیگر برای نشان دادن قانونمندی آنها در یک زبان منطقی پرداخته است.
عکس رساله منطقی فلسفی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رسالۀ منطقی ـ فلسفی (Tractatus logico-philosophicus)
کتابی در فلسفه و منطق، تألیف لودویگ ویتگنشتاین، به زبان آلمانی، منتشرشده در ۱۹۱۸. این اثر، که از آثار بسیار مهم فلسفی در قرن ۲۰ به شمار می رود، از شماری گزارۀ توضیحی موجز تشکیل می شود و نظریۀ تصویری زبان را، که حاصل دورۀ نخست تفکر ویتگنشتاین است، بازتاب می دهد. ویتگنشتاین بعدها این نظریه را مردود اعلام کرد و در اثر عمدۀ دیگرش، پژوهش های فلسفی، نظریۀ بازی های زبانی را پرداخت. رساله، که تأثیر آرای راسل و فرگه در آن مشهود است اما اصالت خاص خود را نیز دارد، ساختاری شبیه به کتاب مقدس دارد؛ با گویه ای دربابِ جهان آغاز می شود و آیه وار پیش می رود و نهایتاً با این گزاره که آنچه ناشناختنی است باید به خاموشی سپرده شود، به نوعی عرفان رازورزانه می رسد. این کتاب تفسیرهای بسیاری را در پی داشت. تأثیر قاطع آن بر اعضای مکتب وین، به ویژه موریس شلیک و رودولف کارناپ، نشان از موفقیت بی چون وچرای آن در محافلی بود که پوزیتیویسم منطقی ارج و اعتباری تمام داشت. ویتگنشتاین نخستین کسی نبود که نقد زبان را در کانون مباحث فلسفی نهاد، اما بی شک از نخستین فلاسفه ای بود که نقد زبان را چونان نظریه ای فلسفی مطرح کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس